آیین نکوداشت زاد روز زنده یاد دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی

تاریخ ایجاد : شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵ آیین نکوداشت نود و دومین زاد روز زنده یاد دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی شاعر، پژوهشگر، نویسنده، تاریخ‌دان، موسیقی‌پژوه و از استادان برجسته دانشگاه تهران با عنوان «دریا در کویر» عصر روز پنج شنبه نهم دی ماه ۱۳۹۵ در فرهنگسرای نیاوران برگزار با خیرمقدم عباس سجادی، رئیس فرهنگسرای […]

تاریخ ایجاد :

شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۵

bastanipariziآیین نکوداشت نود و دومین زاد روز زنده یاد دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی شاعر، پژوهشگر، نویسنده، تاریخ‌دان، موسیقی‌پژوه و از استادان برجسته دانشگاه تهران با عنوان «دریا در کویر» عصر روز پنج شنبه نهم دی ماه ۱۳۹۵ در فرهنگسرای نیاوران برگزار با خیرمقدم عباس سجادی، رئیس فرهنگسرای نیاوران آغاز شد.

وی با اشاره به رسالت فرهنگسرای نیاوران برای تکریم بزرگان فرهنگی کشور گفت: نکوداشت دکتر باستانی پاریزی در واقع تلنگری برای ماست زیرا عظمت دکتر باستانی پاریزی نیازی به بزرگداشت برای آشنایی ندارد.دکتر باستانی پاریزی به معنی واقعی کلمه یک معلم بود و معلم زیست و معلم رفت.در طول سالیانی که خود من در طی برنامه هایی به همراه دوست بزرگوارم جناب اقای محمد سلمانی،از سخنان دکتر باستانی پاریزی بهره می بردیم به این فکر می کردم که ایشان چه در دانشگاه چه در خیابان و چه در کوچه و هر محفلی معلم است.یاد سخنی و خاطره ای از ایشان افتادم که در جریانی بیان کردند که دانشگاه صرفا به جایگاه اطلاق نمی شود بلکه حضور یک فرد دانشمند در هر جایی مانند باستانی پاریزی حکم دانشگاه را دارد.

این برنامه که با اجرای علیرضا پورامید منتقد موسیقی و شاعراجرا می شد، با سخنان دکتر ناصر تکمیل همایون ادامه یافت.وی گفت: من در سالهای ۳۴ یا ۳۵ در تهران وقتی دانشجو بودم شنیدم که دوستی دانشجو می گفت ما در کرمان استادی داریم به نام باستانی پاریزی که به ما قواعد شعر از روی المعجم فی معاییر اشعار العجم یاد می دهد.این جوان که ظریف نام داشت بعد ها فوت کرد و این در ذهن ما بود . در سال ۲۷ باستانی پاریزی به تهران آمد تا تحصیلاتش را ادامه دهد.ما آن روز دکتر را بدون کراوات و بدون لباس های شق و رق استادی دیدیم و متوجه شدیم که او از خودمان است یا ما از خود او هستیم بعد ها هم دانشجو بودند وهم در مجله دانشکده ادبیات باعث رونق آن شدند.تا اینکه باستانی محبوبیت دیگری هم پیدا کرد زیرا ما دیدیم که باستانی ارسطو را ترجمه کردند و دکتر غلامحسین صدیقی بر آن کتاب مقدمه خواندنی نوشته است. رفرنس های دکتر صدیقی از خود مقاله بیشتر بود.ما ارادت به او داشتیم چون در جبهه ملی بود وحالا که بر کتاب باستانی مقدمه نوشته بود ارادت ما بیشتر شده بود.و ما مرید ایشان شده بودیم تا اینکه سالهای بعد روزی نامه آمده بود از پاریس از طرف آقای تابنده گنابادی که فلانی با باستانی پاریز ی به پاریس بیاید.
وی در پایان با شرح احترام کردن هانری کربن به مقام ملاصدرا در شیراز در زمینه سبک نگارش باستانی پاریزی تصریح کرد:همه کتاب های باستانی پاریزی را خوانده ام زیرا همیشه لطف می کردند و برای من می فرستادند. ایشان برادر صمیمی من بودند و می دانم گوهر گرانبهایی را از دست دادم. سبک تاریخ شناسی باستانی به گونه‌ای است که نباید او را در ردیف رمان نویس‌های تاریخی قرار بدهیم.من به مرحوم ذبیح الله منصوری احترام می گذاشتم.اما ایشان به متن اضافه می کرد ولی باستانی چنین کاری نمی کرد.هانری کربن در مواجهه با کتاب ملاصدرای ذبیح الله منصوری گفت که این مقاله هشت صفحه ای بوده است و جناب منصوری آن را به یک کتاب بزرگ تبدیل کرده است! در صورتی که باستانی چنین کاری نکرده است.باستانی پاریزی،باستانی پاریزی بود.

بعد از سخنان دکترناصر تکمیل همایون، ناظم زاده، نوازنده عود پیش از اجرای قطعه «راز ساحل»گفت: در نوجوانی با خواندن کتاب تاریخ شهرضا،از باستانی پاریزی عاشق این قلم وشخصیت شدم زیرا حاشیه بر متن مقدم بود.

پس از این اجرا، بخشی هایی از مستند بلند حمید هیربد از استاد باستانی پاریزی پخش شد و علیرضا پور امید،پیش از برنامه بعدی در سخنان کوتاهی گفت:درباره دفاعیات استاد باستانی پاریزی از مظلومان تاریخ،باید پای سخنان سید محمود دعایی نشست چون فهرست بلندبالایی وجود دارد که باستانی پاریزی از آنها دفاع کرده است.آقای ناظم پور عود نواختند زیرا استاد پاریزی عود و ساز نی را خیلی دوست داشتند.

سپس،اردلان طاهری درباره کتاب نای هفت بند استاد باستانی پاریزی گفت:سبک نگارش باستانی پاریزی همانند سبک پست مدرنیسم است هرچند خیلی ها هنوز پست مدرنیسم را دوره و مکتب اطلاق نمی کنند و همین ساختارشکنی را مد نظر دارند.روایت های پرسش بر انگیز و ازهم گسیختگی البته ظاهری،غلبه نگاه هستی شناسانه به جای دید معرفت شناسانه،آمیختگی متن با شوخی وطنز و چندین مشخصه ادبیات پست مدرن،در کتاب های دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی به چشم می خورد که به نظر من او را در ردیف نویسندگان پسا ساختارگرا قرار داده است.

وی با ارجاع به نقش قدرت در شکل بخشیدن تاریخ یا تعامل بین زمان های میشل فوکو، افزود: فوکو سوژه انسانی را هم فاعل شناسا و هم موضوع شناسایی می داند.باستانی هم تاریخ را از دیدگاه قدرت بیان نمی کند بلکه از درون روایت می کند.البته درونی آگاه و بیدار که دیدی عوامانه نسبت به قدرت ندارد.با ظرافت از گوشه ای پنهان از تاریخ آغاز می کند چراغی به دست می گیرد و نوری به آن می تاباندو آهسته گام بر‌می دارد.دروازه ای می گشاید و پای به هشتی می گذارد و از راهرویی تاریک عبور می کند و تا حیاط بیرونی پیش می رود.مردان و زنان را به جادوی واژگانش جان می بخشد که در هیچ کتاب تاریخی از آنها نامی برده نشده است.از حیاط به اندرونی می رود در آن سو تر در پستو،گنجه خاک گرفته ای را می گشاید و عکس های خاک گرفته خاندانی را از غبار پاک می کند و با دیدن هریک داستانی می سراید و به سرزمین های دور پرواز می کند و خواننده را با پر قلمش به طرفه العینی، همراه می کند. نگاه تصویری باستانی پاریزی که گاه به طنز تلخ ختم می شود،دریچه ای به درون مخاطب می گشاید و مخاطب را به بازبینی داشته ها و باورهای غلط از سر ناآگاهی فرامی خواند.

وی افزود: باستانی پاریز‌ی در مقدمه چاپ هفتم کتاب نای هفتبند، با اشاره به خبر روز پنجشنبه سی ام شهریور ۱۳۸۵ در روزنامه اطلاعات از معجزه موسیقی توسط ساز «نی» و رهایی قاتل محکوم به اعدام از چوبه دار نوشته اند. نوای نی قاتل که در واپسین لحظات اجرای حکم،جان حضار و البته ارباب دم را نوازش کرده بود اسباب آزادی از بند اسیر اعدام شد.

وی گفت:باستانی پاریزی به سفارش ابراهیم رمضانی مدیر انتشارات ابن سینا،فهرست اعلام کتاب ایران باستان حسن پیرنیا،ملقب به مشیرالدوله،نخست وزیر اواخر دوران قاجار مشغول می شود،شرح احوال پیرنیا که در مقدمه این کتاب به یادگار مانده است،در همان سالها در جمع بیوگرافی هایی که برای شخصیت های عالم نوشته شده بود مورد توجه یونسکو قرار گرفت و جایزه ای هم تقدیم استاد شد و تمامی این اطلاعات از متن نای هفت بند استخراج شده است.حتی درجایی که استاد باستانی برای تشریح و توصیف مشیرالدوله،به سراغ فرزند ایشان،داوود پیرنیا؛بنیانگذار برنامه رادیویی گلها به صورت مفصل برای بازشناسی این خاندان قلم می گرداند.

طاهری در بخش پایانی از حضار دعوت کرد که به پاسخ موسیقایی اش به کتاب نای هفت بند و توجه ایشان به موسیقی بی کلام،با عنوان «مرثیه ای برای صحرا»،گوش کنند.

سپس کلیپی درباره نمایشگاه آیینه دار دوران پخش شد که در آن سید عباس دعایی دبیر این اتفاق‌ هنری گفته است:کوشش‌هایی صورت گرفت تا این نمایشگاه از آثار هنرمندان در خانه اصلی استاد یعنی دانشگاه تهران برگزار شود که مدیون لطف جناب‌ آقای دکتر عاملی و ریاست محترم دانشگاه جناب آقای دکتر نیلی احمدآبادی هستیم. از تلاش این عزیزان و بقیه دوستانی که حمایت کردند، از جمله پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران سپاسگزاریم و نیز سپاسگزاریم از همه کسانی که به نوعی یاری و همراهی و همدلی و همفکری کردند.
پس از سخنان عباس دعایی، حمید باستانی پاریزی از مجریان این نمایشگاه تشکر کرد و گفت: من به دوستان هنرمند پیشنهاد دادم که کتاب‌ها را بخوانند و بر اساس خوانش خود، نگارگری انجام بدهند. چند نفر از دوستان، هوشنگ مرادی کرمانی و محمدعلی علومی همیار هنرمندان بودند. من در ابتدا فکر نمی‌کردم چنین تصویری در بیاید، دیدم ذهن‌های خلاق، حتی از ترکیب «بی در کجا» به تصویر زنده‌ای رسیده‌اند. «بی‌درکجا» افرادی هستند که در سنی قرار دارند که دیگر نه در خانه و نه در بیرون از خانه جا دارند. من تردید ندارم که کاری که با کتاب‌های پدر کرده‌اند در ادامه با گنجینه ادب و فرهنگ ما می‌توانند انجام بدهند. بیش از شصت جلد کتاب متعلق به باستانی پاریزی است که هر کدام از آنها لحاف چل تکه‌ای است که می‌تواند دستمایه تصویرسازی هنرمندان قرار گیرد.

علیرضا پورامید، در کلیپ بخشی از بیانیه گروه «آمیدا» را قرائت کرد. وی پیش از قرائت این متن، معنای آمیدا را چنین بیان کرد: «آرزوی ماندگار یک دوستی ابدی».و بخشی از کلیپ نیز خوانش شعر دکتر افشین یدالهی بودبعد از پخش کلیپ،دکتر مرتضی هنری،به عنوان سخنران آخر،با بیان اینکه از چند جهت متاثر از استاد باستانی پاریزی است گفت:من رساله دکترای خودم را در حال و هوایی می نوشتم که داشتم مقالات استاد باستانی پاریزی را زیر عنوان گرفتاری های قائم مقام در شهر یزد و کرمان در مجله یغما،تصحیح می کردم.به سراغ رشته اکولوژی انسانی رفتم که دانش شناخته شده ای نبود بعنی باید یک اکوسیستمی را تشخیص می دادم که می توانست این اکوسیستم جهان را طراحی کند.و به این دلیل تحت تاثیر مقالات باستانی پاریزی متوجه شدم که چیزی در جهان وجود دارد به نام اکو سیستم.

اکوسیستم یعنی مجموعه ای که در این مجموعه همه چیز با هم در ارتباط است.من در خوانش این دست نوشته ها متوجه شدم که قنات یکی از اکوسیستم های مهم فرهنگی جهان است و برای همین پایان نامه‌ام را روی اکوسیستم های فرهنگی وسلامت قنات ها نوشتم.بر اساس سه قنات؛سردآباد اردکان،خور و کلات.
سپس با نکوداشت بانو پوران فرخزاد و بانو دنیا فنی زاده،توسط علیرضا پور امید، مسعود جاهد،یگانه تولایی ومحمود جاهد و فضل الله شهرکی و علیرضا گلبانگ به اجرای موسیقی پرداختند.

آخرین سخنران دکتر حسن حضرتی از شاگردان استاد باستانی پاریزی نیز گفت:استاد آنچنان عاشق تدریس در دانشگاه بودند که در طول مدت نه چندان کوتاهی که در خدمت ایشان بودم،در این مدت طولانی،هیچگاه ایشان را غمگین ندیدم.آن اتقاقی که ایشان را ناراحت کرد روزی بود که ۱۳۸۷ در دانشگاه تهران خبر بازنشستگی او را دادند.و گله مند بود که چرا می خواهند او را بازنشسته کنند.

وی ویژگی دیگری داشت که از آن به خودمشتمالی یاد می شود.او نقدپذیر بود.یادم می‌آید،در نخستین جلسه گروه تاریخ ابتدا ایشان نظر دادند و بسیاری نظر ایشان را تایید کردند و من خیلی صریح مخالفت کردم.
جالب اینجا بود که واکنش همکاران جالب نبود چون جوانترین فرد بودم.اما ایشان بسیار طبیعی با من برخورد کردند. کتابی هم ۱۳۷۱ توسط خانم دکتر فصیحی نوشته شد که سبک استاد باستانی پاریزی را به شاگردانش توصیه نمی کرد.من وقتی مستقیما از استاد باستانی پاریزی درباره این کتا ب همان سال پرسیدم،خیلی راحت گفتند که کتاب خوبی است اما سبک ما را قبول ندارند.بدون هیچ جمله ای که نشان دهند ناراحتی ایشان باشد.واین ویژگی نقد پذیری ایشان بسیار مهم است.

این مراسم با سپاسگزاری حمید باستانی پاریزی از برگزارکنندگان مراسم و اهدای کتاب یکی از شاگردان استاد باستانی به فرزند ایشان، در فضایی گرم و صمیمی به پایان رسید.