نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : دوشنبه, ۰۴ مرداد ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت بانوی شعر انقلاب مرحومه سپیده کاشانی که روز یکشنبه ۲۷ تیرماه۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: خدمت استادان محترم سلام عرض میکنم. […]
در مراسم بزرگداشت بانوی شعر انقلاب مرحومه سپیده کاشانی که روز یکشنبه ۲۷ تیرماه۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: خدمت استادان محترم سلام عرض میکنم. خانمها و آقایانی که به احترام شاعر ارجمند بانوی گرامی شادروان خانم سپیده کاشانی گرد آمدند. دعوت انجمن را از جان و دل پذیرفتم. نخست برای حضور در مجلس بزرگداشت سپیده کاشانی و دیگر برای دیدار با استاد دکتر مهدی محقق. زیرا در ماه مبارک رمضان مطلع شدیم که استاد کسالت دارند و یکی دو جلسه قرار بود خدمتشان برسم که این توفیق از ما سلب شد. اما مستقیم و غیرمستقیم جویای حالشان بودم. الحمدالله که ایشان بهتر شدند و تشریف آوردند و سخنرانی کردند. من امیدوارم سلامت ایشان دوام داشته باشد و بهبودی روزافزون داشته باشند. من از ایشان و همکارانشان تشکر ویژه میکنم که یاد خانم سپیده کاشانی را زنده نگاه داشتند و مجلسی را به نام ایشان اختصاص دادند. خصوصاً از آن جهت که سپیده کاشانی از اساتید دانشگاهی نبود و کمتر در مجالس علمی از او یاد میشود. توجه به او و خدماتش از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی قابل قدردانی است. بنده خانم سپیده کاشانی را از روزهای نخست پس از انقلاب میشناسم. انقلاب اسلامی از حرکتهای عمومی و حماسی مردم سرزمین ماست. نوعی خیزش جمعی که مثل هر حماسه دیگری هم از هنر بهره میگرفت و هم هنرآفرین بود. در روزهای نخست انقلاب اسلامی، هنرمندی در اعلامیهها و تظاهرات به صورت خودجوش و طبیعی بین مردم بروز میکرد تا به حرکت انقلابی کمک کند. جماعت متدین که انقلاب اسلامی را به راه انداخت، در هنرهای رایج آن زمان چون موسیقی و نمایش زمان حضور نداشت اما شعر، همواره از این امر مستثنی بود. زیرا فقط متعلق به جماعت خاصی نبود و جامعه متدینین با آن کاملاً آشنا بودند. شاعرانی وجود داشتند که از سال ۴۲ و قبل یا بعد از آن با شعر خود به انقلاب کمک میکردند. شعر اولین هنری بود که همزمان با انقلاب به کمک آن آمد، زیرا هنری در دسترس بود که برای ساختن آن فقط نیاز به زبان و کلمات است و زبان در اختیار همه هست. هنر شعر، هنری ارزان، آسان و در دسترس بود. من روز ۲۵ بهمن ۱۳۵۷ به دستور استاد شهید آیتالله مطهری(ره) برای خدمت به سازمان رادیو و تلویزیون رفتم و احساس کردم برای اداره چنین دستگاهی چقدر به انواع هنرها از جمله شعر نیازمندیم. در کنار زندهیادان سبزواری، شاهرخی، اوستا و سپیده کاشانی سرودههایی را برای برنامهها در نظر گرفتیم. سپیده کاشانی در پیش و پس از انقلاب اسلامی با سرودههایش به جریان انقلاب کمک کرد. اواخر سال ۱۳۵۸ که بنده جزو شورای سرپرستی صدا و سیما انتخاب شدم، ارتباط ما با زندهیاد کاشانی از این زمان بیشتر شد. برادر شهیدم، مجید حدادعادل -که در رادیو خدمت میکرد- شورای شعری را با حضور خانم کاشانی راهاندازی کرد. آنها جلسههایی هفتگی داشتند و در آن زمان بود که سرودههای کاشانی رادیویی شد. در کتابی که انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برای او منتشر کرده است نیز به برخی اشعار او در این زمان اشاره شده است. سپیده کاشانی از بانوان مبارز و چهرهای انقلابی است. او بانویی خالص و بیتوقع بود و توانست تجربه سالهای پیش از انقلاب را در شعر خود به خدمت بگیرد. در همه محافل شعری انقلابی در تهران و شهرستانها حضوری فعال و زبان روانی داشت. زبان امروز، مفاهیم اسلامی، معنوی، میهنی، ملی و انقلابی را در شهر خود ریخته بود و تا روزی که زنده بود هر جایی که محفل شعری برای انقلاب برپا میشد، حضور داشت. با آغاز جنگ تحمیلی به جبههها رفت تا سرودههایش واقعی باشد. او از انقلاب اسلامی هیچ نخواست. من در زمان مسئولیتی که در تدوین کتابهای درسی داشتم، سرودههایش را در کتابهای درسی نیز به کار گرفتم. در این بیست و چند سالی که از فوت ایشان گذشته، گهگاهی یادی از ایشان شده است از جمله همشهریان عزیز ایشان حدود دو سه سال پیش در کاشان مجلسی به احترام ایشان گرفتند که بسیار شایسته بود. من نیز غزلی با عنوان «دریغا سپیده رفت» در سوگ ایشان گفتم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.