نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۴ در مراسم بزرگداشت استاد فاضل دانشگاه استانبول، پروفسور عبدالباقی گولپینارلی، که روز یکشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۳۹۴ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار شد، دکتر توفیق سبحانی، معاون علمی و پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: نازشی دارم […]
در مراسم بزرگداشت استاد فاضل دانشگاه استانبول، پروفسور عبدالباقی گولپینارلی، که روز یکشنبه ۱۶ اسفندماه ۱۳۹۴ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار شد، دکتر توفیق سبحانی، معاون علمی و پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: نازشی دارم و تأسفی و آرزویی، مینازم که سرانجام زندهیاد عبدالباقی گولپینارلی را به هممیهنانم – تا حدودی که مقدورم بوده- شناساندهام؛ تأسفم از این است که چرا به اتکای حافظه، نکتههای بیکرانی را که از آن مرد بزرگ میشنیدم، جایی ثبت نکردم و همچنین چرا بسیاری از پرسیدنیها را از آن مرد نپرسیدم. اما آرزوی آن دارم که ضروریترین کتابهای آن مرحوم را برای فارسیزبانان ترجمه کنم. مرحوم عبدالباقی در عمر هشتاد و دو ساله خود به ادب و فرهنگ ایران خدمات بزرگی انجام داده است. درست است که ترجمه او از منطقالطیر عطار زیاد به درد محققان ایرانی نمیخورد، ولی در منطقالطیر ابیاتی هست که شارحان ایرانی هر کدام هر بیت را به نحوی که خود خواستهاند شرح کردهاند. در اینگونه موارد ترجمه عبدالباقی به یاری محققان میآید. لغات و اصطلاحات عرفانی را که تقریبا در عربی و فارسی و ترکی یکسانند در زبان ترکی مشخص کرده است. این لغت از کجا و از چه ریشه آمده است. برای کتابی چون کتاب مرحوم دکتر سید صادق گوهرین که فرهنگ لغات و ترکیبات و تعبیرات مثنوی را تدوین کرده است. اگر در زمان تالیف این مأخذ را به دست داشت، وضع فرق میکرد. البته مرحوم عبدالباقی که زبان فارسی را به کمال حرف می زد، عربی را بهتر از فارسی میدانست و به زبان فرانسه هم صحبت میکرد. ظرایفی که در زبان فارسی هست، خیلی از فارسیزبانان چنانکه باید در نمییابند. مثلا: برنشست: مرکب اسب: بیامد سوی آخر برنشست… فراز کردن: بازکردن و بستن: وان یکاد بخوانید و در فراز کنید. کمان: به جای ابرو، تیر :به جای مژه، و… برای کسی که تمرین نداشته باشد، خیلی دریافتنش ساده نیست. مرحوم عبدالباقی ایران را ندیده بود، اگر در مواردی اینگونه لغات و تعبیرات را به معنی لغوی گرفته باشد بر او ایرادی نمیتوان گرفت. اما رباعی زیر را که همه نادرست خوانده و نوشتهاند، حتی پسر مولانا سلطان ولد آن را خطا ضبط کرده است، مرحوم عبدالباقی بهدرستی نوشته و معنی کرده:
کاری ز درون جان تو می باید کز عاریه ها ترا دری نگشاید یک چشمه آب از درون خانه به زان جویی که آن ز بیرون آید.
که باید، کاریز درون جان تو مییابد. متشکرم که مجلس ما را رونق بخشیدید و سپاس مجدد دارم که به عرایضم توجه نمودید.
این مطلب بدون برچسب می باشد.