نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : سه شنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت بانوی شعر انقلاب مرحومه سپیده کاشانی که روز یکشنبه ۲۷ تیرماه۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر علی آبان، منتقد ادبی، شاعر، استاد دانشگاه، پژوهشگر و مؤلف به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: خانم کاشانی به اعتبار […]
در مراسم بزرگداشت بانوی شعر انقلاب مرحومه سپیده کاشانی که روز یکشنبه ۲۷ تیرماه۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر علی آبان، منتقد ادبی، شاعر، استاد دانشگاه، پژوهشگر و مؤلف به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: خانم کاشانی به اعتبار حضور حرفهای بیست و چند ساله در مقولههای فکری و قلمی میتواند از چند منظر قابل بررسی باشد. ۱- انسانی: بعد انسانی این بانوی شاعر همان بس که در خانوادهای به دنیا آمد و رشد کرد که مادر قرآنخوان و قرآندان و پدرش ادبدان و ادبدوست بودند. پرورش فکری یک انسان در چنین خانواده مسلماً در صراطی مستقیم و با سیرتی پاکنهاد و اخلاقی و اعتقادی اتفاق میافتد. ۲- دینی: نگرش دینی بانو کاشانی برخاسته از تربیت قرآنی و دینی است و همچنین ادبیات کلاسیک که عرفان و دین و اخلاق شاخصهی اصلی آنها است و همچنین آشنایی با محتشم کاشانی همشهری خود در جریانشناسی زیستی و شعری و اجتماعی ایشان کاملاً به زنی برمیخوریم با باورهای دینی و مهمتر پایبندی به این باورها که در زندگی شخصی و اجتماعی و اشعارش پیداست ۳- انقلابی: مهمترین شاخصهی فکری و شعری بانو کاشانی است که در حقیقت و منبع از شاخصهی دوم یعنی شاخصهی دینی ایشان است. درباب انقلابی بودن و انقلابی گفتن او قولی است که جملگی برآنند. او حتی قبل از انقلاب مجموعه شعر «پروانه شب» که استعاره کنایی از مبارزان و مسلمانان عاشق مظلوم بود سرود (سال ۱۳۵۲ به گفته خودش بیان فضای اختناقآور دورهی پهلوی اما بعد از انقلاب با پیوستنی به لبیکگویان حضرت امام(ره) راه فکری و شعری خود را آشکارا مشخص کرد. پروانههای شب نیمی است از ادامه یک انسان، که نیم دیگرش، دنیای عابری است که تنها بر دستهای خالی خود خیره مانده است….
چهارده قرن بسی گل وا شد از یکی روح خدا پیدا شد گلی آزاده ز صحرای خمین خونش آمیخته با خون حسین شد ز آزادگیاش سرو خجل چون به پا خاست، نگون شد باطل
بانو کاشانی ضمن همکاری با رسانهها و بنیادها، فعالیت حرفهای یعنی شعر را در قالب تصنیف، ترانه، غزل و دیگر قالبها جدی پی گرفت تا جایی که ۴۰ تصنیف و سرود از او خوانده شد. که دو سرود معروف او «من ایرانیام آرمانم شهادت»
به خون گر کشی خاک من، دشمن من بجوشد گل اندر گل از گلشن من تنم گر بسوزی، به تیرم بدوزی جدا سازی ای خصم، سر از تن من کجا میتوانی، ز قلبم ربایی تو عشق میان من و میهن من مسلمانم و آرمانم شهادت تجلّیِ هستیست، جان کندن من مپندار این شعله افسرده گردد که بعد از من افروزد از مدفن من نه تسلیم و سازش، نه تکریم و خواهش بتازد به نیرنگ تو، توسن من کنون رود خلق است دریای جوشان همه خوشه خشم شد خرمن من من آزاده از خاک آزادگانم گل صبر میپرورد دامن من جز از جام توحید هرگز ننوشم زنی گر به تیغ ستم گردن من بلند اخترم، رهبرم، از در آمد بهار است و هنگام گل چیدن من
از دیگر ویژگیهای منحصر به فرد او حضور در جبههها و سرودن اشعار که خود فضای آن جا را لمس کرده بود هم حماسههای آنهارا میدید هم شهادت ما را به این جهت مرثیههایی که میسرود مؤثر میافتاد.
شکسته سرو باغ آشنایی چه سنگین است بار این جدایی همه کوچه به کوچه حجله حجله وطن از خون پاکان گشته دجله بمیرد دشمنت ای سینه صد چاک که کردت چلچراغ سینه خاک
اما او شاعر یکرنگ انقلاب بود. نه به خودش نه به اعتقادش و نه سردمداران دروغ نگفت. چهره فرهنگی: خانم سپیده کاشانی شاعری فعال و دلبستهی فرهنگ اسلامی بود به این جهت چه در رسانههای تصویری، چه روزنامهها و چه بنیادها و حتی یکی دو سفر خارجی به تبلیغ فرهنگ اسلامی- انقلابی همت میگماشت و صرفاً یک شاعر منفعل نبود. چهره ادبی: الف) ارزشگذاری اشعار او از لحاظ زبان و ادبیات : غزل را به خدمت انقلاب درآورد، صمیمیت، زبان تلفیقی میهن به کهن ب) ویژگی سبکی در اشعارش دیده میشود اما شاعر زبان صرفاً نیست
این مطلب بدون برچسب می باشد.