نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
استاد سید عبدالله انوار، نسخهشناس باسابقه و پژوهشگر تاریخ تهران، اکنون در نود و چند سالگی، خاطرات و سخنان فراوانی از دگرگونیهای ایران و تهران و زندگی مردمان آن در چند دهه گذشته تاامروز دارد. بررسی تاریخ فرهنگ و تحولات شهری درتهران بهعنوان پایتخت ایران مارا برآن داشت تا در گفتوگو با این عضو شورای […]
استاد سید عبدالله انوار، نسخهشناس باسابقه و پژوهشگر تاریخ تهران، اکنون در نود و چند سالگی، خاطرات و سخنان فراوانی از دگرگونیهای ایران و تهران و زندگی مردمان آن در چند دهه گذشته تاامروز دارد. بررسی تاریخ فرهنگ و تحولات شهری درتهران بهعنوان پایتخت ایران مارا برآن داشت تا در گفتوگو با این عضو شورای علمی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، نگاهی داشته باشیم به پیشینه این شهر و جایگاه آن در جغرافیای فرهنگی ایران که درادامه آن را می خوانید. زندگی در شهر تهران به چه زمانهایی باز میگردد و چه تاریخچهای دارد؟ آن چیزی که ما از لغت تهران توانستهایم پیدا کنیم؛ قبل از حمله مغول، نام آن در کتابهای جغرافیایی و کتابهای مسالک و ممالک وجود نداشت، بلکه در مبحث اسماء اعلام آن را پیدا کردهایم. ما محمد بن تهرانی دولابی را پیدا کردیم که در قرن سوم بوده؛ حتی نمیدانستیم دولاب هم متعلق به کجا بوده است… درباره دولاب هم از طریق تاریخ بیهقی دانستیم که وقتی محمود غزنوی به ری آمد، قشون خود را در دولاب گذاشت و از آنجا بود که تهران به وسیله دولاب شناخته شد و دولاب هم به وسیله ری؛ تهران بعد از دوره خرابی ری به دست مغولها مهم شد و در زمان شاه طهماسب اول صفوی که از پایتختش قزوین به شاه عبدالعظیم جایی که عموی او مدفون بود، میرفت؛ از تهران خوشش آمد و دستور داد، دور و بر شهر را بارو بکشند که ۱۱۴بارو شد و بر هر کدام نام سورهای از قرآن را گذاشتند و دستور داد دور آنها را خندق کندند و از آن زمان، تهران تا زمان ناصرالدین شاه، کوچک بود. در ۱۲۸۴ قمری ناصرالدین شاه تهران را وسیع کرد و از میدان توپخانه کنونی ۱۵۰۰ قدم به شمال رفت و از شرق و غرب و جنوب نیز ۱۰۰۰ قدم به طرفین رفتند و دور آن را خندق کشیدند تا زمان رضاخان که او خندقها را در ۱۳۰۹ شمسی پر کرد و تهران گسترش پیدا کرد. ولی حدود تهران در زمان ناصرالدین شاه در حد شمالی به خیابان انقلاب میرسید. که اینها خندقهای شمالی تهران بود. وقتی ۱۰۰۰ قدم از میدان توپخانه به سمت میدان سپه بروید به خیابان کارگر امروز(یا ۳۰متری گذشته) میخورد و جنوب تهران نیز به پایین خیابان مولوی میخورد که امروز اسم آن تغییر کرده است و البته شرق تهران هم به خیابان «ری» ختم میشده است. گویش مردم تهران چگونه بود؟ زبان آنها زبان «تاتی» بوده است. لهجه تهرانی از چه زمانی مرسوم شد؟ وقتی رفته رفته شهرنشینی به وجود آمد، زبان تاتی از بین رفت؛ حتی تا همین اواخر نیز عدهای در سوهانک، تاتی صحبت میکردند. ولی رفته رفته که شهرنشینی در تهران گسترش پیدا کرد ، زبان وگویش هم جنبه فصاحت پیدا کرد. تهران بهعنوان پایتخت، چه نقش و جایگاهی در جغرافیای فرهنگی ما داشته است؟ در گذشته و درسال ۱۲۰۰قمری فرمانده آقا محمد خان قاجار توانست تهران را از دست «زندیه» خارج کند، در ۱۱۹۹ قمری تهران به وسیله فرمانده نظامی آقا محمد خان گشوده شد و بعد آقا محمد خان بلافاصله از ایل قاجار که درمنطقه شمال بودند، خود را به تهران رساند و به قولی در ۱۲۰۰ و به قولی در ۱۲۲۰قمری ( صحیح همان ۱۲۰۰ است) تهران را پایتخت کرد. ولی در تهران نماند، آن زمان جمعیت تهران بیش از ۱۵هزار نفر نبود؛ او برای ایجاد امنیت به سمت تفلیس رفت و همانجا کشته شد. لذا ، تهران، تهرانِ دوره شاه طهماسبی بود ونه دوره ناصرالدین شاهی تا اینکه در سال ۱۲۸۰قمری تهران گشاده شد. دردوره پهلوی اول، سرلشگر بوذر جومهری شهردار تهران شد و او خیابانها را وسیع کرد. و رفته رفته مدرنیسم به این شهر آمد. البته ناصرالدین شاه میخواست کارهایی بکند اما کارهای او عمیق نبود. بعد از پایان پهلوی با پیروزی انقلاب چه اتفاقات فرهنگی مثبتی در جغرافیای تهران رخ داد؟ تهران از اول انقلاب همین است که بوده ولی یک اشکال بزرگی پیدا کرد؛ با حذف خندقها، دیگر حدود آن معین نیست و این یکی از مشکلات تهران برای شهرداریها است. بین تهران و شمیران اختلاف اکوسیستمی وجود دارد؛ درگذشته «تهران» ناحیه گرمسیر این منطقه و شمیران ناحیه سرد این منطقه بوده است و به نوعی آب و هوای ییلاقی و قشلاقی در دو منطقه حاکم بوده؛ امروز تهران در حد شرق و غرب تا جایی که میتواند پیش میرود واین وضعیتی است که باید تصمیم درستی درباره آن بگیرند. البته مشکل مهم تهران «آب» آن است، آب تهران کم است؛ امروز سه رودخانه را بستهاند و این آب نمیرود و تهران گرفتار بیآبی شده است. دولت و شهرداریها باید حدود تهران را معین کنند وگرنه بیآبی تشدید میشود. امروز سه سد «کرج»، «لتیان» و «لار» وجود دارند؛ حتی از آب زیرزمینی استفاده میکنند و این نیز به ضرر این شهر است. در گذشته ساختارهای اداری در تهران چگونه درست شدند؟ ساختارهای اداری دقیقی وجود نداشت؛ چون ما تا زمان مشروطیت چیزی نداشتیم؛ تشکیلات اداری ما بسیار مقدماتی بود و بعد از مشروطیت که در ایران مجلس و ادارات درست شدند؛ غالبا ساختمانی نبود و حتی در حکومت پهلوی اول نیز مقداری از ساختمانهای کاخ گلستان که مرکز حکومت در دوره قاجار بود؛ جزو ادارات شد و بعدها رفته رفته در دوره پهلوی اول ساختمانهایی برای نظمیه و ارتش و وزارت عدلیه و و مالیه ساخته شد و در دوره پهلوی دوم نیز ادامه داشت که امروز به برجهای عجیب و غریب رسیده است. آیا تهران شهری مذهبی بوده است؟ درتهران، زمانی که دردوره فتحعلی شاه پایتخت شد، فضلای شیعه به آن رفت و آمد داشتند و با وجود مساجدی چون مسجد شاه سابق و مسجد سپه سالار؛ اینجا شهری بود که مذهب شیعه داشت و تعداد زیادی از فضلای شیعه در آن بودند؛ امروز هم که پایتخت یک کشور بزرگ اسلامی – شیعی است. وضعیت تعلیم وتربیت در تهران قدیم چگونه بود؟ تا زمانی که مدرسه دارالفنون را نداشتیم، تحصیلات ما تحصیلات قدیمه اسلامی بود . دارالفنون، مدرسهای با علوم جدید بود؛ در دوره مظفر الدین شاه بود که رفته رفته مدارس جدید باز شده بودند، البته میسیونهای خارجی هم در ایران مدارسی داشتند و بعد از مشروطیت هم مدارس جدید باز شد، اما پیش از آن هر کسی در اینجا درس میخواند، علوم قدیمه را خوانده بود. اگر بخواهیم نگاهی به تاریخ روحانیت و حضور روحانیون در تهران بیندازیم، شاهد چه پیشینهای هستیم؟ روحانیون از زمان فتح علی شاه بودند و بهطور شاخص، امامجمعه حضور داشت و فتحعلی شاه شدیدا از آنها کمک میگرفت، در دوره ناصر الدین شاه فضلای دینی مورد توجه بودند؛ در آن زمان علما از حکومت جدایی نداشتند. رابطه مردم با روحانیون چطور بود؟ روحانیت مرجع دینی مردم بودند و از آنها درامور شرعیه تقلید میکردند. پیشینه ابنیه تاریخی تهران چگونه است؟ اولین ساختمانهای مدرن از چه زمانی در تهران ساخته شد؟ پیشرفت صنعت و ساختمانسازی در دوره پهلوی اول بود، در دوره ناصرالدین شاه نیز ساختمانهایی ساخته شد؛ برجستهترین آنها ساختمان شمس العماره بود، آرزوی ناصرالدین شاه این بود که از آنجا تمام شهر را ببیند، ولی آن بنا هم چند طبقه بیشتر نبود. ولی در زمان پهلوی اول تکنولوژی ساختمان سازی جلو رفت و شهر جنبه پیشرفته پیدا کرد. آیا در گذشته، مردم به ابنیه تاریخی مثل امروز توجه داشتند؟ البته درتهران ابنیه تاریخی خاصی وجود نداشت و اگر توریست یا مسافر خارجی به ایران میآمد، بیشتر بخاطر دیدن آثار قدیمی قبل از اسلام میآمدند یا برای دیدن معماری اسلامی و مساجد قدیمی، ولی تهران شهری دویست ساله است و مساجد و آثار قدیمی زیادی برای دیدن نداشت.
تهران پژوهشی به صورت کاری علمی از چه زمانی شروع شده است؟ درحقیقت اولین ومهمترین کتابی که درباره تهران نوشته شده، «مرآت البلدان» اعتماد السلطنه است. البته تهران دو نقشه مهم داشت، یکی نقشه ۱۲۷۵ که به آن نقشه کلیشه یا کلیشش میگویند که یکی از استادان توپخانه در دارالفنون با شاگردانش این نقشه را کشیدند و همان تهران شاه طهماسبی را نشان میدهد. ولی نقشه بسیار خوبی «نجم الدین ملک» که بعدها «نجم الدوله» نامیده شد؛ در سال ۱۳۰۹ کشیده است که واقعا دقیق و علمی است و حاوی حدود تهران بعد از ۱۲۸۴ قمری در زمان ناصرالدین شاه است ودرآن، حدود تهران معین شده است؛ اما در مورد تهرانپژوهی جدید باید گفت که این کار بیشتر در دوره پهلوی دوم انجام شد و در این اواخرهم یکی از معدود کسانی که در این زمینه اقدام کرد، بنده بودم؛ دراینباره ۴ یا ۵ مقاله نوشتم و این بحث را شروع کردم که این شهر از حیث زمینها و مالکین باید معین شود، چندین مقاله درآمد و و کم کم این کار مورد توجه قرار گرفت و الان هم دیگران روی آن کار میکنند. با توجه به سن دویست ساله تهران آیا میتوانیم معماری خاصی را بهعنوان معماری بومی این شهر در نظر بگیریم؟ متاسفانه خیر! ما در زمان فتحعلی شاه معمارانی کار کردند که یکی از آنها استاد غلامرضا بود که من تاریخ آن را هم پیدا کردهام، فتحلی شاه او را از اصفهان آورد و او ساختمانهایی را بنا کرد، بعدها در دوره ناصرالدین شاه، برادرزنش یکی از معماران برجسته دوره ناصری بود؛ در دوره پهلوی دانشکده فنی هم مهندسینی را بیرون داد و آن مهندسین بودند که قالبا به فرنگ رفته بودند و کار اساسی در آن دوره شروع شد و معماری غربی به ایران آمد، به نظر من امروز این برج های تهران کاملا تحت تاثیر معماری آمریکایی است و فکر نمیکنند که آیا این نوع معماری، برای شهر تهران مناسب است یا نه؟! البته کار از این حرفها گذشته است! نگاهی به تهران امروز داشته باشیم؛ اتمسفر فرهنگی شهر تهران و مناسبات مردم و وضعیت معماری شهر را چطور میبینید؟ امروز تهران، آب بسیار کمی دارد؛ ابتدا باید فاضلاب تهران درست شود. آب سه رودخانه را به این شهر بستهایم، این فاضلاب به کجا میرود؟! این آب باید دوباره تصفیه شود، این سیستم حتی در کشورهای پر آب نیز رعایت میشود؛ در آلمان قالب شهرها رودخانه دارند؛ ولی با این وجود فاضلاب تصفیه میشود. مساله دیگر کالایی شدن زمین در تهران است. زمین کالایی، ضرر فراوانی به اقتصاد میزند. قیمت زمین بالا رفته و بورس بازی روی زمین در جریان است و این اقتصاد را زمین میزند. همچنین معین شدن حدود شهر هم خیلی اهمیت دارد؛ یکی از اشتباهات بزرگ ما این بود که مجوز ساختمانهای چندین طبقه در خیابان هایی داده شده است که این خیابان ها استعداد پذیرش این همه جمعیت و ترافیک را ندارند. شهرداری باید مراقب این موارد باشد.
نقش شهرداریها در اداره شهر بسیار پررنگ است؛ شهرداری در مورد پایتختی مثل تهران چه وظیفهای دارد؟ ابتدا باید باکمک سازمان آب، تکلیف فاضلاب تهران را معین کنند. شهرداریها چگونه میتوانند در سبک زندگی مردم تاثیرگذار باشند؟! شهرداری نمیتواند در زندگی مردم تاثیری داشته باشد؛ سبک زندگی مردم به شرایط اقتصادی وابسته است. باید شرایط اقتصادی معین و اصلاح شود و زندگی مردم در این صورت بهتر خواهد شد؛ شهرداری مسوول پاکیزگی شهر و حفاظت و حراست از شهر است. زیبایی بصری شهر در کیفیت زندگی افراد موثر است؛ امروز چه انتقاداتی به زیبایی بصری شهر دارید؟ درحقیقت زیبایی بصری شامل تناسب ساختمان ها در نسبت با هم است؛ امروز چنین تناسبی وجود ندارد، چون به یکباره مساله برجسازی در معماری تهران وارد شده و حتی دید اشخاص را هم عوض کرده است. در نیویورک در منطقهای فقط برجسازی وجود دارد و چهره شهر در آن خیابانها دگرگون شده است. این منظره دید انسان را عوض میکند. باید فکر میشد که آیا تهران استعداد چنین برجهایی را داشت یا نداشت؟! با این جمعیت در این شهر چه باید کرد؟ چگونه باید این جمعیت را سکونت داد؟ اگر امکاناتی به شهرستانها داده میشد و کمبودها رفع میشد، مهاجرت به تهران کمتر میشد و جمعیت به این حد نمیرسید. آیا به نظر شما خوب است که برخی از امکانات پایتخت به خارج از تهران منتقل شود؟ امکاناتی که در تهران وجود دارد باید در جاهای دیگر نیز باشد. بیمارستانها در مناطق دیگر کشور باید به همین مجهزی باشند؛ مثلا وقتی بیمارستان نمازی در شیراز راهاندازی شد، میزان زیادی از بیماران را به سمت خود کشید؛ به زبان فرنگی به آن فسیلیتی گفته میشود. اگر این فسیلیتیها در جاهای دیگری نیز وجود داشته باشد؛ افراد کمتر به تهران میآیند. امروز نیز بسیاری میخواهند از تهران خارج شوند چون آب و هوای تهران بسیار مسموم است. درباره پیشینه ساختمان انجمن آثار و مفاخر فرهنگی یا انجمن آثار ملی سابق توضیح دهید. . مرحوم دکترمصطفوی بهطور مفصل دراین باره نوشته است؛ به این ناحیه پارک امیربهادر جنگ گفته میشد، او فرمانده کشیک خانه دوره مظفرالدین شاه بود و بعد از مشروطه نیز چون جزو مخالفین مشروطه شد و با محمد علی شاه به سفارت روس رفت؛ این منطقه باغ بسیار بزرگی بود و قناتی هم داشت. از ساختمانهای امیر بهادری آن دوره، این ساختمان محل روضه خوانی و تکیه بوده که باقی مانده است و ظاهرا منزل او در جای دیگری بوده است. در همین ناحیه و در خیابان فرهنگ تمام ساختمان ها از آن جنس بود، آن طرف آن نیز پل امیر بهادر بود که امروز تمام ساختمانهای آن جدید است ولی در طرف شرق خیابان شاهپور یا حافظ، هنوز ساختمانهای قدیمیتری هست. در اول خیابان فرهنگ، مدرسه فرانکوپرسون بود که درآن زبان فرانسه آموزش میدادند اتفاقا من هم آنجا فرانسه خوانده بودم. این یک تکه به خیابان امیریه میخورد، چون باغ امیر بهادربعدها قسمت شد، البته امروز ساختمانهای جدیدی در این منطقه ساخته شده اند. امروز حضور چنین ساختمانی چقدر میتواند در روحیه فرهنگی مردم منطقه تاثیر داشته باشد؟ فضای ساختمانها در شهرها کوچک شده است و دیگر مثل قدیم نیست و کسی نمیتواند یک باغ داشته باشد ودرآن زندگی کند و ناچار از زندگی در آپارتمانها و فضاهای کوچکاند. دیدن بنایی که شاید قدیمیترین ساختمان این ناحیه است، میتواند تاثیر داشته باشد و تا حدودی در روحیه افراد تاثیرگذار باشد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.