نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳ گفتوگو با دکتر محمدرضا نصیری، دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی با منیره پنجتنی فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان یکی از برجستهترین نهادهای کشور عهدهدار حفظ، تقویت و گسترش زبان فارسی است و با ده گروه فعال این وظایف را اجرا می کند. محمدرضا نصیری دبیر […]
گفتوگو با دکتر محمدرضا نصیری، دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی با منیره پنجتنی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان یکی از برجستهترین نهادهای کشور عهدهدار حفظ، تقویت و گسترش زبان فارسی است و با ده گروه فعال این وظایف را اجرا می کند. محمدرضا نصیری دبیر فرهنگستان زبان و ادب فارسی و مدیر گروه شبه قاره هند است. گفت و گویی با ایشان ترتیب دادم تا علاوه بر معرفی دو اثر جدید از ایشان، اهم فعالیتهای فرهنگستان، بخشها و وظایف مختلف آن را نیز بررسی کنیم.
جناب آقای دکتر نصیری در ابتدای این گفتوگو میخواهم به فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی به عنوان یکی از بزرگترین نهاد فرهنگی کشور بپردازم. مهمترین فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی چیست؟ بنا به اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زبان فارسی زبان رسمی و مشترک ملت ایران است از اینرو وظیفه حفظ و تقویت و گسترش زبان و برآوردن نیازهای روزافزون فرهنگی بر عهده این فرهنگستان است و فرهنگستان زبان و ادب فارسی براساس اهداف مشخصشدهای چون پروردن زبانی رسا، ایجاد بالندگی در زبان فارسی و گسترش قلمرو آن در داخل و خارج از کشور گروههایی را تأسیس نموده است که به طور خلاصه میتوان بدانها اشاره کرد:
۱. گروه واژهگزینی اصولاً انتظار عموم مردم از فرهنگستان زبان و ادب فارسی در اولویت، توجه به معادلسازی یا معادلگزینی برای واژههای بیگانه است که چون سیل خروشان وارد زبان فارسی شده و یا میشود. از این رو چه در زمان فرهنگستان اول (۱۳۱۴-۱۳۲۳ش) و چه در زمان فرهنگستان دوم (۱۳۴۹-۱۳۵۸) به موضوع پالایش زبان از واژههای بیگانه توجه میشد و فرهنگستان کنونی نیز از بدو تأسیس گروه واژهگزینی نسبت به تشکیل گروههای تخصصی اقدام نموده است و در حال حاضر با حضور بیش از ۳۰۰ استاد در گروههای تخصصی و کارگروهها و شوراهای هماهنگی در زمینه معادلیابی برای واژههای بیگانه فعالیت میکند و البته به این نکته باید توجه داشته باشیم که معادلگزینی یا معادلیابی برای هر واژه بیگانه مسیر طولانی را طی میکند که در این مسیر برای هر واژه پروندهای تشکیل میشود که در آن پرونده تعریف واژه، ریشهشناختی واژه، مشتقات و یا ترکیبات آن، مقوله دستوری و هر اطلاعی که به آن واژه مربوط است جمعآوری میشود و در کارگروههای تخصصی مورد بررسی قرار میگیرد. حاصل این نشستها تاکنون بالغ بر چهل و پنج هزار واژه است که در یازده مجلد به چاپ رسیده است این واژهها را میتوان در رشتههای زیر تقسیمبندی نمود: ۱. هزارواژه حمل و نقل ۲. هزارواژه نظامی ۳. هزارواژه علوم زمین ۴. هزارواژه شیمی ۵. هزارواژه پزشکی ۶. هزارواژه کشاورزی ۷. واژههای عمومی چنانکه میدانید واژههای پیشنهادی، در گروههای تخصصی و شوراهای علمی و فرهنگی بررسی میشود و پس از تصویب، مورد قضاوت عموم مردم قرار میگیرد، کاری است سخت و پر هزینه، که حوصلهای مضاعف را میطلبد و به نظر میرسد با توجه به محدودیتهایی که وجود دارد عملکرد گروه موفقیتآمیز بوده است. شاید عدهای مدعی باشند که همه این فعالیتها، وقت صرف کردنها و هزینه نمودنها برای چیست؟ آیا این واژهها به دل مینشیند و یا کاربردی پیدا میکند؟ این سؤالی است که روزگاری نه چندان دور در دوره فرهنگستان اول هم مطرح بود اما امروزه واژههای تصویبشده فرهنگستان اول جا افتاده و خوش نشسته است دیگر کسی به آتشنشانی «اطفائیه»، به دانشکده «فاکولته»، به دانشگاه «یونیورسته»، به دادگستری «عدلیه»، به هواپیما «طیاره»، به شهرداری «بلدیه» و به باشگاه «کلوب» نمیگوید. همچنانکه از مصوبات فرهنگستان حاضر برای مثال، ماهواره به جای «ستهلات»، یارانه به جای «سوبسید» مورد قبول قرار گرفته است. این گروه برای تربیت پژوهشگران متخصص در زمینه واژهگزینی اقدام به راهاندازی پژوهشکده مطالعات واژهگزینی کرده است که در سال آینده نیز دانشجوی کارشناسی ارشد در این رشته خواهد پذیرفت. این گروه همواره به مدیریت رئیس فرهنگستان اداره میشود.
۲. گروه فرهنگنویسی در کنار گروه واژهگزینی، گروه فرهنگنویسی از گروههای فعّال فرهنگستان است که مدیریت فرهنگستان از بدو تأسیس به این امر توجه ویژهای داشت. با ایجاد امکانات نه در حد مطلوب اما وجود شوق و اراده گروه فرهنگنویسی راهاندازی شد. البته شاید این پرسش پیش آید که آیا با وجود فرهنگهایی چون فرهنگ نفیسی، ناظمالأطبا، فرهنگ فارسی استاد دکتر معین، فرهنگ سخن استاد دکتر انوری و خاصه لغتنامه علیاکبر دهخدا و فرهنگهایی دیگر، چه لزومی بر فرهنگ جامع زبان فارسی است. اما یادمان باشد که پویایی زبان فارسی و تحولاتی که در عرصه فرهنگ و ادب به وجود آمده، ضرورت تألیف و تدوین فرهنگی را بر مبنای اصول علمی و دانش فرهنگنویسی و زبانشناسی ایجاد میکند. چه، امروزه میدانیم که در بخش فرهنگنویسی به مدخلگزینی و تعریفنگاری و ریشهشناسی و بیان هویت دستوری و معنای واژهها و آوردن شاهد به صورت تاریخی توجه ویژهای میشود، بنابراین ملاحظه میفرمایید که جای فرهنگی که بتواند بر مبنای اصول علمی و منطقی که عرض شد، تدوین شود خالی است. از اینرو ریاست وقت فرهنگستان زندهیاد مرحوم دکتر حسن حبیبی موضوع تدوین فرهنگ جامع زبان فارسی را در دستور کار قرار داد در ابتدا استاد دکتر علی رواقی سرپرستی گروه فرهنگنویسی را بر عهده گرفتند. اما به دلیل فراهم نشدن امکانات کاری صورت نگرفت. پس از مدتی شورای علمی فرهنگستان استاد دکتر علیاشرف صادقی را برای مدیریت گروه انتخاب نمودند. حضور دکتر علیاشرف صادقی در رأس گروه فرهنگنویسی که از تبحّر و تجربه کافی بهرهمند بودند زمینه را برای تدوین فرهنگ فارسی فراهم کرد. بدیهی است این گروه با توجّه به امکانات موجود، فعالیت خود را شروع کرد و البته راه طولانی را طی نمود و با کمبودها مثل سایر گروهها ساخت اما از پا نیفتاد و اینک ما شاهد انتشار جلد اول (آ) فرهنگ جامع زبان فارسی هستیم که به صورت علمی تدوین شده و یک افتخار ملی محسوب میشود. امید میرود در سالهای آتی با گشایشی که در امور مالی فرهنگستان ایجاد خواهد شد روند کار تدوین فرهنگ سریعتر گردد، گروهفرهنگنویسی مجله علمی ـ پژوهشی فرهنگنویسی را راهاندازی نموده است که تا کنون ۸ شماره آن به چاپ رسیده است.
۳. گروه ادبیات معاصر یکی دیگر از گروههای فعال فرهنگستان گروه ادبیات معاصر است که به مدیریت استاد احمد سمیعی گیلانی اداره میشود. هدف این گروه ارزیابی دستاوردهای محققان و اثرآفرینان معاصر در حوزه ادبیات معاصر است، این گروه با همکاری محققان و نویسندگان و شاعران معاصر سعی میکند به معرفی آثار ادبی معاصر زبان فارسی بپردازد. مجله بازخوان از جمله نشریه داخلی این گروه است که با انتخاب برخی مقالات از نشریات، در صفحات محدود منتشر میشود. از «بازخوان» تا کنون ۴ شماره منتشر شده است. تاریخ ادبیاتنگاری در آلمان، تاریخنگاری ادبیات معاصر، کتابشناسی نقد و بررسی ادبیات داستانی، بررسی و معرفی آثار داستانی و نمایشی (۱۳۱۰-۱۳۲۰)، سیر تحول ادبیات داستانی و نمایشی از جمله آثاری است که گروه ادبیات معاصر منتشر کرده است.
۴. گروه زبانها و گویشهای ایرانی دستیابی به شناخت بهتر از هر یک از زبانهای ایرانی کنونی و نیز جمعآوری گویشهای محلی که در معرض نابودی قرار دارند. از جمله اهداف اساسی این گروه است. این گروه را که دکتر حسن رضایی باغبیدی مدیریت میکنند با اجرای طرح واژهنامه موضوعی زبانهای باستانی ایران توانستهاند تا کنون ۲ جلد از این طرح را منتشر سازند. انتشار نشریهای با عنوان زبانها و گویشهای ایرانی که تا کنون ۸ شماره آن به چاپ رسیده است. همچنین بیش از ۱۵ عنوان کتاب در زمینه گویشهای مناطق مختلف ایران از فعالیتهای این گروه است. ۵. گروه ادبیات تطبیقی از دیگر گروههای پژوهشی فرهنگستان، گروه ادبیات تطبیقی است که به مدیریت استاد ابوالحسن نجفی اداره میشود. هدف این گروه، شناساندن رشته ادبیات تطبیقی و تبیین قلمروپژوهشی در ادبیات تطبیقی است که در این راستا اقدام به نشر ویژهنامه ادبیات تطبیقی نموده است و از این ویژهنامه نیز تاکنون ۹ شماره منتشر شده است.
۶. گروه دستور زبان و رسمالخط زبان فارسی و اما گروه دستور زبان و رسمالخط زبان فارسی که از قدیمیترین گروههای فرهنگستان به شمار میرود و تقریباً همزمان با گروه واژهگزینی فعالیت خود را آغاز کرده است توانسته پس از برگزاری جلسات متعدد در طی سالهای متمادی به تدوین شیوهنامهای برای معیارسازی و یکدست کردن خط زبانفارسی اقدام کند. حاصل این مطالعات تحت عنوان دستور خط فارسی به چاپ رسیده است. این اثر در کنار فرهنگ املایی خط فارسی در میان اهل ادب از اقبال خوبی برخوردار بوده است. مدیریت این گروه را آقای دکتر محمد دبیرمقدم بر عهده دارند. این گروه صاحب ویژهنامه دستور زبان است که تاکنون ۱۰ شماره آن منتشر شده است.
۷. گروه آموزش زبان و ادب فارسی از جمله گروههایی که در چند سال گذشته ایجاد شده است، گروه آموزش زبان و ادب فارسی است این گروه با هدف ارتقای سطح آموزش زبان و ادبیات فارسی در کشور و اصلاح ساختار آموزش زبان فارسی تأسیس شده است، از جمله وظایف این گروه، نظارت بر اجرای مصوبات فرهنگستان در کتابهای درسی است.
۸. گروه تصحیح متون این گروه نیز با هدف شناسایی و معرفی متون کهن فارسی، و تدوین راهنمای تصحیح متون به فعالیت خود ادامه میدهد تصحیح دیوان قطران تبریزی و تصحیح حدائقالسیر از جمله طرحهایی است که در دست اجرا دارد.
۹. گروه ادبیات انقلاب اسلامی با توجه به این نکته که بیش از سی و چهار سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد ضرورت تأسیس گروهی که بتواند به موضوعات ادبی و ادبیات مقاومت مربوط به دوران بعد از پیروزی انقلاب بپردازد، احساس میشد از اینرو فرهنگستان در سال ۱۳۹۱ اقدام به تشکیل گروه مزبور نمود و آقای دکتر محمدرضا ترکی مدیریت این گروه را بر عهده دارند. این گروه از بدو تشکیل «طرح جامع تدوین تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی» را مدّ نظر قرار داده است و همچنین طرح «تدوین درسنامه دانشگاهی ادبیات انقلاب اسلامی» را به اجرا درآورد و به پایان رسانده است. این گروه اخیراً شماره اول ویژهنامه ادبیات انقلاب اسلامی را نیز منتشر کرده است.
۱۰. گروه زبان و رایانه گروه زبان و رایانه با هدفِ تهیه نرمافزاری با بهکارگیری دستور خط فارسی مصوب فرهنگستان و فرهنگ املایی خط فارسی، تشکیل شده است. این گروه قصد دارد امکاناتی ایجاد نماید که بتوان از این نرمافزار در اصلاح و تنظیم فاصلهها، و نیمفاصلهها بهرهبرد. مدیریت این گروه بر عهده سرکار خانم دکتر شمسفر است. گروه زبان و رایانه در تهیه نرمافزار مورد نظر گامهای اساسی برداشته است.
جناب دکتر اگر امکان دارد اندکی درباره ارکان فرهنگستان برای ما توضیح دهید و بگویید این افراد چگونه انتخاب میشوند؟ ارکان فرهنگستان طبق مصوبه اساسنامه فرهنگستان به شرح زیر است: – رئیس جمهور در مقام ریاست عالیه فرهنگستان؛ – هیئت امنای فرهنگستانها؛ – شورای فرهنگستان؛ – رئیس فرهنگستان؛ – دبیر فرهنگستان؛ تمامی فرهنگستانها یک هیئت امنا دارند و ترکیب آن به شرح زیر است: – معاون اول رئیسجمهور به عنوان رئیس هیئت امناء. – وزیر علوم، تحقیقات و فناوری – وزیر بهداشت و درمان – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی – رؤسای فرهنگستانها – دو نفر از دانشمندان و صاحبنظران به پیشنهاد هر فرهنگستان رئیس فرهنگستان از طرف شورای فرهنگستان انتخاب و به رئیسجمهور پیشنهاد میشود و حکم ریاست فرهنگستان از طرف رئیسجمهور صادر میشود. همچنین براساس آییننامه داخلی فرهنگستانها، رؤسای فرهنگستانها میتوانند برای اداره امور پژوهشی، معاون و یا معاونانی انتخاب کنند.
یکی از پرسشهای رایج درباره فعالیتهای فرهنگستان زبان و ادب فارسی این است که چگونه سرنوشت نگارش یک حرف یا کلمه تعیین میشود؟ به عبارت دقیقتر گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی چه قوانینی برای این امر دارد؟ اگر منظورتان املای واژهها یا کلمههاست، در جزوه دستور خط برای تمامی موارد رسمالخط زبان فارسی قوانینی وضع شده است از جمله در صفحههای ۲۱ تا ۲۴ جزوه دستور خط، چسبیده یا جدانویسی «این، به، بی، ها، تر، ترین و…» آمده است. و در بخشهای دیگر به موارد دیگر اشاره شده است. برای چسبیده یا جدانویسی کلمات مرکب نیز فرهنگ املایی خط فارسی را داریم که راهنمای خوبی است. به طور کلی، کار گروه واژهگزینی، رصد کردن واژههای غیرفارسی است که وارد زبان فارسی میشود (با مطالعه روزنامهها و نشریات عمومی و تخصصی و وبگاهها) و پس از شناسایی واژههای بیگانه در اسرع وقت برای آنها معادلهایی انتخاب میشود. واژههای مصوب فرهنگستان از طریق وبگاه فرهنگستان یا خبرگزاریها و نشریات تخصصی، به اطلاع کارشناسان و علاقهمندان میرسد و تا ۳ سال، در صورت دریافت پیشنهادهای بهتر، قابل تغییرند.
جناب آقای دکتر نصیری چرا برخی از حروف و یا واژگان سرنوشت مشخص و روشنی در فرهنگستان ندارند؟ مثلاً نگارش همزه «ء» که گاه میگویند با «ی» بنویسید و گاه با «ء»! من برای مجلات، روزنامه ها و ناشران مختلفی می نویسم، هر کدام قانون خودشان را دارند، یکی می گوید با همزه بنویسد، دیگری می گوید با ی، جای دیگری می گوید اصلا هیچکدام را نگذارید! خود من هر وقت می خواهم شروع به نوشتن کنم به خودم یادآوری می کنم که مثلا اکنون در حال نوشتن برای فلان مجله هستم و یادم نرود که با همزه یا با ی بنویسم! دلیل این همه تشتت چیست؟ آیا این مسئله به فرهنگستان بر می گردد؟ اگر بله چرا فرهنگستان تصمیم مشخصی در این باره نمی گیرد؟ اتفاقاً فرهنگستان تکلیف آن را به روشنی مشخص کرده است. در صفحه ۲۸ جزوه دستور خطفارسی فرهنگستان، قاعده مربوط به کسره اضافه در کلمات مختوم به «ها»ی غیرملفوظ در حالت اضافه داده شده است. صورت مصوب آن یای کوتاهشده (شبیه به همزه) «ء» است. اگر امکان دارد اندکی از روند تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی که سرپرستی آن را استاد اسماعیل سعادت به عهده دارند برایمان بگویید. از هنگامی که نخستین جلد دانشنامه منتشر شده بود و گفتوگویی با استاد سعادت داشتم سالها میگذرد. تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی یکی از افتخارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی است. از این اثر که تحت سرپرستی و اشراف استاد اسماعیل سعادت که خود نیز از مفاخر و چهرههای ماندگار ایران است منتشر میشود. تاکنون ۴ جلد انتشار یافته و جلد پنجم نیز به زودی منتشر خواهد شد و در مجموع در ۶ جلد به پایان خواهد رسید و محتملاً ذیلی بر آن افزوده خواهد شد. همچنین این گروه به مناسبت جشن هزاره فردوسی «فردوسی و شاهنامهسرایی» را منتشر کرد که از جمله آثار ماندگار در این حوزه است.
به عنوان آخرین پرسش این بخش، از شما به عنوان دبیر فرهنگستان میپرسم که مهمترین چالش فعلی این نهاد چیست؟ یکی از دغدغههای مهم فرهنگستان که از سال ۱۳۹۰ با آن روبهرو شد، عدم تخصیص بودجه کافی به این نهاد علمی است، فرهنگستان تنها نهاد رسمی در ایران است که مسئولیت تقویت زبان فارسی را برعهده دارد. زبان فارسی حلقه واسط میان تمام مردم ایران اسلامی است. اگر کسی ترکی، کردی، لری و بلوچی بلد نباشد با زبان فارسی ارتباط ایجاد میکند. این زبان، زبان روح است زبان ملیت و اتحاد است. زبانی است که در اقصا نقاط دنیا ریشه دوانده است. تاریخ را مطالعه فرمائید هر قومی که به ایران رو آورده و مدتی جا خوش کرده مقهور فرهنگ پر بار این سرزمین شده است اگر به ظاهر، خاک این سرزمین را به تصرف خود درآوردهاند اما عملاً فاتح اصلی، فرهنگِ والای این سرزمین بوده است. سلجوقیان، خوارزشاهیان، مغولان و ایلخانیان آمدند و رفتند اما فرهنگ و زبان این کهن سرزمین پا برجا ماند و همواره موجب یکدلی و اتحاد شد، حال وظیفه کدام ارگان یا نهادی است که از این فرهنگ والای نیاکان پاسداری کند. ضرورت حمایت از زبان فارسی نه امروز بلکه از روزگاران گذشته نیز مورد توجه بوده است. چرا قائممقامها و امیرکبیرها در سادهنویسی تلاش میکردند؟ چرا فرهنگستان اول و دوم و سوم تأسیس شد؟ چرا تلاش شد که معادلیابی و معادلسازی کنند؟ در یک نگاه میتوان به این نتیجه رسید که فرهنگ ایرانزمین فرهنگی است غنی، اگر چنین نبود جهان را درنمینوردید، چین و ماچین و بنگاله و کشمیر و سند و پنجاب و لاهور و… را بستر خود نمیکرد. میلیونها نسخه خطی، گزارش و اسناد به جا نمیگذاشت. امروزه با گسترش علم با انبوهی از واژههای بیگانه روبهرو هستیم و میخواهیم از یک سو ارتباطات فرهنگی خود را با دنیای امروز گستردهتر کنیم و از سوی دیگر با ورود لغات بیگانه در حد ممکن مقابله کنیم، میخواهیم آنچه که داریم را حفظ کنیم و نشان دهیم که ملت ایران سرمایهای دارد بس غنی و به آن ببالیم. پس لازمه حفظ و نگهداری از این میراث فرهنگی وظیفه همگانی است. حفظ این میراث و تلاش در غنی ساختن و پالایش زبان فارسی بدون پشتوانه مالی غیر ممکن است و این دغدغه فعلی این نهاد است که کارها را به سامان رساند و البته امید داریم به زودی این مشکل حل شود تا گردش کار به روال سابق برگردد. اما یادمان نرود که زبان فارسی رمز هویت ایرانیان است و بس.
یکی از مهمترین آثار فرهنگستان که زیر نظر شما به عنوان مدیر گروه، ویراستار و مؤلف منتشر شده است، «دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبهقاره» (فرهنگستان زبان ادب فارسی، ۱۳۹۲) است. لطفاً برای ما بگویید که اهمیت این دانشنامه که به شبهقاره میپردازد چیست؟ میدانید که ایجاد گروه شبهقاره به سال ۱۳۷۳ برمیگردد. هدف از تشکیل این گروه از یک سو آشنا ساختن فارسیزبانان به غنا و قدرت و قوت و نفوذ زبان و ادب فارسی در شبهقاره و از سوی دیگر دلگرم ساختن استادان زبان فارسی به تداوم تعلیم و تعلم زبان فارسی در شبهقاره بوده و با این انگیزه که نشان داده شود سهم فرهنگ ایرانی ـ اسلامی و تأثیر آن در آن سوی مرزها تا چه حد بوده است گروه شبهقاره تشکیل گردید و مبنای کار بر تألیف دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبهقاره گذاشته شد. و اعضای گروه نیز در بخشهای مختلف تألیف، ویرایش، کنترل منابع، ارجاعات و… فعالیت میکنند.به دلیل پیچیدگی کار و عدم دسترسی به منابع و مآخذ در اوایل، تألیف مقالات به استادان فاضل شبهقاره سپرده شد و دو شورای علمی در هند و پاکستان تشکیل گردید تا زیر نظر این شوراها مدخلها توزیع و مقالات تألیف شوند. امّا این سیاست هر چند نافع بود اما کافی نبود. بعد از انتشار جلدهای اول و دوم و با تجربهای که همکاران گروه به دست آورده بودند به این نتیجه رسیدیم که باید چاره کار را در داخل گروه بجوییم، از این نظر در تشکیلات سازمانی درونگروهی تجدیدنظر کردیم و ساختاری جدیدی را تعریف کردیم که در کار تألیف و سفارش و بازنگری مدخلها بسیار مؤثر افتاد و از سوی دیگر برای اینکه اغلب مدخلها نیاز به نسخههای خطی داشت و این نسخهها در دسترس نبود، اقدام به تشکیل بانک دیجیتالی نسخههای خطی نمودیم که امروزه حاصل این تلاش بیش از سی هزار نسخه خطی است که در گروه موجود است. علاوه بر این، با ارتباط خوبی که با کتابخانههای ملک، ملی، مجلس، آیتالله مرعشی و… برقرار شده است از نسخ خطی این کتابخانهها نیز به سهولت بهرهمند میشویم. البته از ذکر این نکته نیز نباید غافل شد که مرکز بینالمللی نور به مدیریت دکتر خواجه پیری در دهلی نیز همواره در تهیه نسخههای مورد نیاز که در گنجینه آن مرکز است ما را یاری کرده است و از این لحاظ ممنون ایشان هستیم. از سوی دیگر میبایست پلی میزدیم بین گروه شبهقاره، استادان و پژوهشگران داخل و خارج از کشور و از این منظر نشریه ویژهنامه شبهقاره را راهاندازی کردیم که بسیار موفق بود و از استقبال خوبی برخوردار گردید. اگر چه قبلاً در نظر بود که به صورت سالانه انتشار یابد اما توجه علاقهمندان به این نشریه و دریافت مقالات متعدد ما را ناگزیر ساخت که شمارههای بعدی را به صورت دو فصلنامه عرضه کنیم. با بررسیهایی که کردیم به این نتیجه رسیدیم که گروه شبهقاره از تحقیقات بزرگان ادب فارسی در شبهقاره اطلاع چندانی ندارد و این امر یکی از مشکلات گروه به شمار میرفت از این رو تصمیم گرفته شد که فهرست مقالات منتشرشده به زبان فارسی، اردو و انگلیسی در مجلات علمی و پژوهشی شبهقاره از سال ۱۹۵۰ به بعد تدوین شود تا بدانیم چه موضوعاتی مورد توجه بوده است، با اجرای طرح متوجه شدیم که به موضوعاتی در عرصه علم و ادب و هنر و فرهنگ در شبهقاره پرداخته شده است که ما از آنها بیخبریم و این امر سبب شد که ما در غنیسازی مدخلها و منابع خود بکوشیم. حاصل طرح، تحت عنوان فهرست مقالات فارسی، اردو و انگلیسی به چاپ رسیده است دفتر دوم فهرست مقالات فارسی، اردو، و انگلیسی نیز در حال آمادهسازی است. علاوه بر این، برای اینکه علاقهمندان را با فعالیتهای علمی گروه آشنا کنیم با همکاری بخش فرهنگی سفارت هند سخنرانیهای ماهانهای را برگزار کردیم که بسیار موفق بود و از این طریق توانستیم ضمن معرفی فعالیتهای گروه، عدهای از فرهیختگان را نسبت به همکاری با گروه شبهقاره علاقهمند سازیم. در همایش هزاره فردوسی که در سال ۱۳۹۰ در فرهنگستان برگزار شد گروه شبهقاره با انتشار «مجموعه مقالات شاهنامه در شبهقاره» نشان داد که فردوسی و شاهنامه چقدر در شبهقاره مورد توجه و استقبال قرار گرفته است. علاوه بر این، از این موضوع نیز غافل نبودیم که گنجینهای که در مورد فرهنگنویسی و دستورنویسی در شبهقاره وجود دارد باید مورد توجه قرار گیرد، از اینرو دو طرح فرهنگنویسی و دستورنویسی را به اجرا گذاشتیم که امیدواریم در سال آینده هر دو طرح به صورت کتاب چاپ شود. با توجه به کمبود منابع در زمینه تألیف مدخلها، نیاز به احیای متون تاریخی و ادبی است از اینرو طرحی را در نظر گرفتیم که برخی از متون را که مستقیماً با مدخلهای شبهقاره در ارتباط است احیا و به چاپ رسانیم از اینرو تاریخ و جغرافیای پنجاب را که از نظر اسامی و مسائل تاریخی و اجتماعی از اهمیت ویژهای برخوردار است و اطلاعات دست اولی را در اختیار ما میگذارد تصحیح و به چاپ رساندیم. تصحیح آیین اکبری و تاریخ فیروزشاهی نیز در همین راستاست. طرح شناسایی نسخههای خطی از جمله طرحهایی بود که به اجرا درآمده است. بخشی از آن مربوط به نسخههای خطی دارالمصنفین اعظمگره بود که به چاپ رسیده است. از این دست فهرست نسخههای خطی کتابخانه بنارس است که در حال آمادهسازی است.
تا کنون سه جلد از دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبهقاره منتشر شده است، این دانشنامه چند جلد دارد و تا چه زمانی قرار است تألیف آن پایان پذیرد؟ فعالیت گروه شبهقاره بر روی آمادهسازی و انتشار جلد چهارم دانشنامه متمرکز شده است. در این جلد دو مدخل اساسی و به نسبت مفصل وجود دارد که زمانبر است یکی مدخل «شبهقاره» و دیگر «شاهنامه در شبهقاره». افزون بر اینها که مدخلهایی چون سعدی، سهروردی و صائب و اسماعیله از زمره مدخلهای تقریباً مفصل است که برای تألیف نیاز به زمان داریم و علاقهمند نیستیم که دقت و صحت را فدای سرعت کنیم هر چند متعهدیم که زمان را نباید از دست دهیم چون کارهای مهمی در پیش رو داریم. اینها که گفته شد بخشی از فعالیتهای گروه شبهقاره بود، این گروه نیز همانند سایر گروههای پژوهشی با کمبود بودجه مواجه است. بدیهی است این کمبود در دریافت مقالهها از استادان تأثیر گذاشته است. گروه امیدوار است با رفع این مشکل بتواند بیش از پیش در شناساندن سهم فرهنگ ایرانی اسلامی در شبهقاره گامهای مؤثری بردارد. اگرچه در این زمینه قبلاً توضیح داده شد باز مجدداً عرض میکنم که اهمیت دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبهقاره در این است که اولاًچنین اثری کانون علاقهمندان را به خود جلب کند چنانکه در این دو دهه مشاهده میکنیم که حتی سازمانهای فرهنگی و دانشگاهها نیز در ایجاد رشتههای مربوط به شبهقاره پیشقدم شدهاند، دانشجویان تاریخ و ادبیات برای انتخاب پایاننامههای خود به حوزه شبهقاره بیشتر علاقهمند هستند که این امری است بسیار مبارک، این دانشنامه پلی شده است بین استادان، پژوهشگران و محققان زبان فارسی در سایر نقاط دنیا خاصه شبهقاره. این دانشنامه به جوانان برومند، متعهد و باایمان نشان میدهد که چگونه روزگاری فرهنگ و زبانشان نام و نشانی از خود داشت و چگونه زبانی که به آن تکلم میکنند و مینویسند زبان رسمی دولتها بوده است و چگونه این زبان حامل پیام دوستی بود و اینگونه است که با کمی توجه میتوان به عظمت زبان فارسی پی برد و به خودباوری رسید. از دانشنامه زبان و ادب فارسی در شبهقاره تا کنون ۳ جلد منتشر شده است. دانشنامه با یک محاسبه اولیه در مدخلهای تعریفشده علیالقاعده باید در ۶ جلد باید به پایان رسد. اما بررسیهای انجامیافته نشان میدهد که موضوعاتی هستند که مدخل نشده و مغفول ماندهاند. چنین به نظر میرسد با افزودن مدخلهایی در جلدهای باقیمانده، دانشنامه با ۸ جلد بسته شود. البته این نظر اولیه گروه است، باید امکانات را هم سنجید، باید بودجهای باشد، مؤلفی پیدا شود. منابع مورد نیاز آماده شود. یعنی تمهیدات اولیه انجام گیرد تا تصمیمگیری جدی صورت پذیرد. این یک روی سکه است، آن روی سکه هم آن است که با برنامهریزی دقیق با کوتاه کردن فاصله زمانی بین مجلدات، دانشنامه در ۶ جلد بسته شود و پس از اتمام کار به بازنگری جلدهای منتشرشده و مدخلهای مغفولمانده بپردازیم البته همه این امور بستگی به رفع تنگنای مالیای است که در پیش رو داریم.
جناب استاد شما آثار متعددی دارید و متأسفانه بررسی همه آنها در این مقال نمیگنجد! از اینرو من مجبورم به سراغ آثاری که اخیراً انتشار یافتهاند بروند. اثر بعدی که باز هم به شبهقاره هند مربوط میشود کتاب «تاریخ و جغرافیای پنجاب» (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۲) تألیف سید حسین شیرازی و با تصحیح شماست. این اثر که مربوط به دوره ناصری است در عین اختصار بسیار مهم و پر محتوا است. مهمترین ویژگیها این اثر از نظر شما چیست؟ مهمترین نسخهای که در تصحیح «تاریخ و جغرافیای پنجاب» وجود دارد نسخه مربوط به کتابخانه صارمالدوله اصفهان است که با نسخه کتابخانه مجلس مطابقت داده شده است. مشخصات نسخهها در مقدمه کتاب آمده است.فعلاً تمام تلاش خود را بر روی چند اثر مربوط به شبهقاره متمرکز کردهام که از جمله آنها میتوان به جلد چهارم تاریخ فرشته اشاره کرد. میدانید که تاریخ فرشته یکی از مهمترین آثاری است که درباره تاریخ شبهقاره نوشته شده است آن هم از طرف یک ایرانی به نام محمدقاسم هندوشاه استرآبادی در قرن دهم و اوایل قرن یازدهم. این کتاب تاریخی است عمومی از قدیمترین زمان تا اوایل قرن یازدهم. سه جلد از این اثر تاکنون از طرف انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به چاپ رسیده است و جلد چهارم نیز اگر توفیقی باشد، در بهمن ماه همین سال منتشر خواهد شد. و دیگر تذکرهالواقعات جوهر آفتاچی است که در حقیقت سفرنامه همایون پسر بابرشاه است که پس از شکست از شیرشاه افغان به ایران پناهنده شد و با حمایت شاه طهماسب صفوی مجدداً به تاج و تخت دست یافت این اثر نیز به چاپ میرسد. چند نسخه خطی مربوط به شبهقاره در دست اقدام دارم که لزومی به طرح موضوع نمیبینم.
در کارنامه علمی شما دو حوزه فعالیت شما توجهم را جلب کرد یکی همکاری با بنیاد ایرانشناسی و دیگری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی است لطفاً در این مورد نیز توضیحی بفرمائید. بنیاد ایرانشناسی به دست رادمردی چون زندهیاد حسن حبیبی ایراندوستِ ایرانشناس، مرد علم و عمل پایهگذاری شد. از همان آغاز با توجه به افتخار آشنایی که با ایشان داشتم برای همکاری به عنوان مشاور علمی بنیاد ایرانشناسی دعوت شدم، رفتار ویژه انسانی او را که در غیر نتوان یافت، چنان بود که گاه و بیگاه به خدمت میرسیدم و در یکی از دیدارها طرح شهرهای ایرانشهر را مطرح کردند و دستور اجرای آن را دادند. پس از مرور طرح اعلام آمادگی کردم و از سال ۱۳۸۵ با سه نفر طرح را شروع کردیم. در طول اجرای طرح از راهنماییهای ایشان بهرهمند بودیم. اولین جلد این طرح در سال ۱۳۸۹ به چاپ رسید و تاکنون ۶ جلد آن یعنی تا حرف «ش» به چاپ رسیده است. جلدهای هفتم تا دهم نیز آماده چاپ است که امیدواریم مسئولان محترم بنیاد ایرانشناسی توجه ویژهای نسبت به چاپ بقیه مجلدات داشته باشند. با انتشار این دانشنامه ۱۰ جلدی، هر فردی میتواند زادگاه خود را از منظر موقعیت شهر، طبیعت، تاریخ کهن، مسائل مردمشناختی و جامعهشناسی، فرهنگ مردم و آداب و رسوم، اقتصاد و مشاغل، تعلیم و تربیت و فرهنگ، بهداشت و درمان، ارتباطات، مراکز آئینی، مساجد، امامزادهها و آثار تاریخی و دانشمندان، شاعران و نامآوران مورد مطالعه قرار دهد. در این دانشنامه نظر به اختصار بود و به گفته زندهیاد دکتر حسن حبیبی که در مقدمه طرح بیان فرمودهاند این اثر از جمله آثاری است که بارها باید به آن حاشیه نوشت. یکی از آرزوهای دکتر حبیبی این بود که طرحهایی که در دست اجرا بود را به پایان رساند، افسوس که چنین نشد. انجمن آثار ملی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تغییر نام داد در سال ۱۳۰۱ش تأسیس شده است. هدف از تأسیس این انجمن، حمایت از بزرگان علم و ادب و چاپ آثار محققان بود که در این زمینه موفق بوده است.
همکاری شما با این انجمن به چه زمانی باز می گردد؟ و اما همکاری من با انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به سالهای ۱۳۷۹ برمیگردد. در آن زمان که من از سفر مطالعاتی ژاپن برگشته بودم و استاد دیرینهام جناب آقای دکتر مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بودند مرا به همکاری دعوت کردند. بنده نیز اجابت کردم و به عنوان قائممقام ایشان با انجمن همکاری نمودم. دوره پر محصول و موفقی بود اصولاً استاد محقق مدیر طراحی است، از هیچ، همه چیز میسازد. همایش از «قرطبه تا اصفهان» را بدون داشتن بودجهای در اصفهان با حضور ۲۰ محقق خارجی برگزار کردند که از همایشهای به یاد ماندنی است و حاصل این همایش بیش از ۴۵ اثر است که به چاپ رسیده است. و اما انجمن در دوره اول مدیریت استاد دکتر محقق با برگزاری بزرگداشتهایی برای بزرگان و خادمان علم و ادب و برگزاری نشستهای تخصصی و با انتشار نشریه نامه انجمن و چاپ آثار فخیم و ماندگار بالغ بر ۳۰۰ عنوان توانست اعتباری کسب کند، هر چند که حضور استاد محقق در رأس انجمن مفاخر خود به تنهایی برای اعتبار بخشیدن به این انجمن کافی بود. از سال ۱۳۸۸ در یک دوره چهار ساله به دلیل کنارهگیری استاد دکتر محقق از انجمن اینجانب نیز از انجمن منفک شدم. با برگشت استاد محقق در اسفندماه ۱۳۹۲ به انجمن مجدداً همکاری خود را با انجمن شروع نمودم. در این دوره نیز فعالیتهای علمی که مدتی به فراموشی سپرده شده بود مجدداً رونق خود را بازیافت، مراسم بزرگداشتها، به اجرا درآمد، سخنرانیهای تخصصی راهاندازی شد، برخی کتابهایی که در دوره قبل به تصویب رسیده بود برای چاپ آماده کردهایم که برخی از آنها به چاپ رسیده است. نامه انجمن نیز فعالیت خود را آغاز نمود، بنده نیز در کنار استاد دکتر محقق رئیس محترم انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بخشی از امور انجمن را بر عهده دارم. از اینکه انجمن مجدداً به نام استاد محقق زینت یافته و با همکاری همکاران صدیق در امور علمی سروسامان گرفته خوشحالم.
سوتیتر: قومی که به ایران رو آورده و مدتی جا خوش کرده مقهور فرهنگ پر بار این سرزمین شده است اگر به ظاهر، خاک این سرزمین را به تصرف خود درآوردهاند اما عملاً فاتح اصلی، فرهنگِ والای این سرزمین بوده است. سلجوقیان، خوارزشاهیان، مغولان و ایلخانیان آمدند و رفتند اما فرهنگ و زبان این کهن سرزمین پا برجا ماند و همواره موجب یکدلی و اتحاد شد، حال وظیفه کدام ارگان یا نهادی است که از این فرهنگ والای نیاکان پاسداری کند. ضرورت حمایت از زبان فارسی نه امروز بلکه از روزگاران گذشته نیز مورد توجه بوده است
این مطلب بدون برچسب می باشد.