چکیده سخنرانی دکتر بلخاری در نشست «اخلاق پژوهش»

تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۰۳ دی ۱۳۹۶ در نشست «اخلاق پژوهش» که به مناسبت هفته پژوهش با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز چهارشنبه ۲۹ آذرماه ۱۳۹۶ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید، دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن به ایراد سخنرانی پرداخت. چکیده سخنرانی ایشان با عنوان «اخلاق پژوهش، ضرورت […]

تاریخ ایجاد :

یکشنبه, ۰۳ دی ۱۳۹۶

IMG 0856در نشست «اخلاق پژوهش» که به مناسبت هفته پژوهش با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز چهارشنبه ۲۹ آذرماه ۱۳۹۶ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید، دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن به ایراد سخنرانی پرداخت.

چکیده سخنرانی ایشان با عنوان «اخلاق پژوهش، ضرورت انکارناپذیر دورۀ ما» بدین شرح است:

بحث اخلاق پژوهش، بحث بسیار مهمی است زیرا در ورود به جهان جدید و به ویژه عرصه مجازی با مصایب و مشکلاتی مواجه هستیم که بازبینی مسئلۀ اخلاق در پژوهش و بازخوانی سنت حاکم بر فرهنگ و اندیشه ما را ضروری می‌سازد که در حین سخن به آن اشاره خواهم کرد. مسئله‌ای که متأسفانه گریبانگیر دانشگاه‌های ما هم شده است و اینک به صراحت و علنی شاهد فروش پایان‌نامه‌ها، رساله‌ها، مقاله‌ها و حتی کتاب‌ها هستیم یعنی به سادگی پیشنهاد می‌دهند عنوان کتابی که می‌خواهید را بگوئید تا کتاب آن را آماده کنیم و به شما تحویل دهیم. حقیقتاً در این عرصه با مصیبت بزرگی روبرو هستیم و به نظر انجمن آثار بازگشت به اخلاق در عرصه پژوهش و آموزش امر بسیار ضرورتی و ذاتی است که به همین دلیل این نشست علمی را با حضور استاد محقق و استاد دادبه که از سرآمدان تحقیق و پژوهش در کشور هستند برگزار می‌کنیم.
نکتۀ اوّل بحث اخلاق است. کلی‌ترین تعریف در حوزۀ اخلاق این است که اخلاق جمع آراستن و پیراستن است. آراستن به فضائل و پیراستن از رذائل و بین این دو نسبت هست. یعنی همزمان با تلاش در جهت پیوستن به فضائل باید رذائل را زدود. صرف تلاش پیوستن به فضائل، انسان را از توجه به پیراستن رذائل بازنمی‌دارد. زیرا بنابر آیات شریفۀ قرآن نفس انسان توأمان، پذیرای الهام فجور و تقوی شده:  وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا، وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا.  روح خیر، چون روح افاضه مستقیم حضرت حق است فلذا مشمول فضلیت و رذیلت نمی‌شود اما نفس که ذیل روح است بنا به آیاتی که قرائت کردم، مشمول الهام فجور و تقوی می‌شود. جالب اینکه فجور مقدم بر تقوی آمده و این ضرورت پیراستن از رذائل یا همان فجور را مهمتر می‌سازد. بنابراین اخلاق، توجه بر فضائل است و زدودن فضائل از روح. هر صنف، گروه و صاحب اندیشه‌ای نیز می‌داند علاوه بر فضائل و رذایل کلی، فضائل و رذائل صنفش چیست؟
نکته دیگر این که ما در طول فرهنگ و تمدن خودمان، آثاری تحت عنوان فتوت‌نامه‌ها داشته‌ایم. فتوت‌نامه، دستورالعمل یا منشوری اخلاقی بوده است که ماهیت، جهت و غایت هر صنف، حرفه و پیشه‌ای را مشخص ‌کرده و مهمتر وجه مطلق رعایت اخلاق در آن را تعیین می‌کرده است. مثلاً فتوت‌نامه آهنگران، چیت‌سازان، بنایان، سلمانی‌ها و…
نکات بسیار ظریف و دقیقی که در این فتوت‌نامه‌ها وجود دارد نشان می‌دهد رعایت اخلاق در متن آن صنف چقدر مهم و ضروری بوده است کسانی که در این عرصه ابتدا چنین آموزش می‌دیدند در انجام کار خود بسیار دقیق و کاملاً اخلاقی عمل می‌کردند. بیان یکی دو نمونه بسیار جالب است: اگر پرسند که روش کار چیتسازی چند احکام هست؟ بگو دوازده احکام هست، اول، آنکه هر صباح که برخیزد از علم شریعت و طریقت و حقیقت باخبر باشد، تا اسم استادی بر او مسلم باشد. دویم، هرکس را در خور حوصله‌اش کارفرماید. سیم، با سخاوت و خیرباشی. چهارم، در کار خود استاد مثل شبان، و شاگردان مثل گوسفنددانی. پنجم، با همه کس به خلق نیکو پیش آئی. ششم، تنگ حوصله نباشی. هفتم، فقیر دوست باشی. هشتم، کاری گران را بنان و جامه شفقت کار فرمائی. و…
نکته سوم این‌که شرایط ایجابی و ضرورت‌های اخلاق در پژوهش چیست؟ با توجه به یک واقعه کاملاً ویژه در قرآن، من شرایط ایجابی اخلاق پژوهش را سه چیز می‌دانم. آن واقعه، داستان طلب موسی  از خضر است در آموختن علم رشد. داستان را همه می‌دانید در سوره کهف است. شرح این ماجرا که کلیتش همان بحث آموزش و پژوهش است بیان سه صفت ایجابی برای پژوهش است: اول طلب. ماجرا نشان می‌دهد موسی مشتاق و طالب یادگرفتن و کشف کردن است همان چیزی که غایت پژوهش است. آیات قبل هم نشان می‌دهد راه سختی آمده تا به این همنشینی با خضر و تحقیق و یادگرفتن برسد. طلب و اشتیاق یادگیری و کشف مسائل جدید و افق‌های نو شرط اول و ضروری یک پژوهش است.
دوم استاد، استادی که مشرف به نیازها از یکسو و دانای بر مسائل حل نشده و مورد انتظاری باشد که باید روی آنها کار کرد به عبارتی شرط دوم و ذاتی پژوهش، استاد راهنمای آینده‌نگر است. چنین استادی، دانشجو و پژوهشگر را به سمت افق‌های جدید پیش می‌برد نه کارهای تکراری و ملالت‌بار. این را از قدرت تأویل خضر گرفتم. در هر سه موردی که خضر انجام می‌دهد ما در هر سه نوعی آینده‌نگری میبینیم. هم مسئله کشتی، هم تعمیر کردن دیوار، هم قتل آن غلام. این یعنی در پژوهش، آینده را دیدن زیرا به سلطانیت علم است که می‌توان فردا را به تصرف خود درآورد. امثال دکتر محقق و دکتر دادبه نباید بازنشسته شوند. باید با کمال  احترام از اینان خواست متکی و مستند به تجربیاتی که در عمر خود انباشته‌اند فردا  را برای ما ترسیم کنند.
و سوم پشتکار و صبوری، این هم شرط مهمی است. خضر به موسی می‌گوید لن تستطیع معی صبرا و می‌دانیم که موسی این صبوری را نمی‌وزرد و مخاطب هذا فراق بینی و بینک می‌شود. صبر در پژوهش بسیار ضروری است ورنه نتایج تحقیق و پژوهش سطحی و ناکارآمد از کار درخواهد آمد.