نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سه شنبه, ۰۸ مرداد ۱۳۹۸ اولین روز همایش ملی «حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شهابالدین سهروردی » با حضور حسن بلخاری قهی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، حجتاله ایوبی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو – ایران و جمعی از استادان فلسفه و حکمت در شهرهای «سهرورد» و «قیدار» برگزار شد. به گزارش روابط […]
اولین روز همایش ملی «حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شهابالدین سهروردی » با حضور حسن بلخاری قهی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، حجتاله ایوبی، دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو – ایران و جمعی از استادان فلسفه و حکمت در شهرهای «سهرورد» و «قیدار» برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در دومین بخش اولین روز این همایش که در فرهنگسرای اشراق شهر «قیدار» برگزار شد، وال رودولف خولی، سعداله نصیری قیداری، نجفقلی حبیبی، محمد بقایی ماکان، حسن سید عرب، منوچهر صدوقیسها، سیماسادات نوربخش، احمد تمیمداری، زهرا زارع، محمدرضا ذاکر عباسعلی، علی بیگدلی و خدابخش مرادی نافچی سخنرانی کردند.
سهروردی؛ یک چهره جهانی در ابتدای این برنامه احمد بیگدلی نماینده مردم خدابنده در مجلس شورای اسلامی، ضمن خوشامدگویی به میهمانان حاضر در جلسه گفت: این جلسه برای پاسداشت مقام شیخ شهابالدین سهروردی به عنوان یکی از چهرههای مهم و تاثیرگذار در اندیشه و تمدن ایرانی و اسلامی تشکیل شده و ما مفتخر هستیم که این شخصیت علمی تاثیرگذار، ایرانی است و از خطه زنجان برخاسته است. او افزود: هرچه درباره اندیشه این حکیم سخن بگوئیم باز هم نمیتوانیم حق مطلب را ادا کنیم؛ با این حال با مطالعه اندیشه او میتوان به این جمعبندی رسید که سهروردی درکنار فعالیتهای علمی، شخصیتی آینده نگر بوده و البته متوجه به مسائل سیاسی عصر خود و آینده پس از خود هم بوده است. بیگدلی تاکیدکرد: شهاب الدین سهروردی امروز شخصیت جهانی است که اندیشههای او در اکثر محافل علمی جهان مورد مداقه قرار میگیرد.
فیلسوف تأثیرگذار در ادامه برنامه، خدابخش مرادی نافچی، معاون استاندار زنجان طی سخنان کوتاهی گفت: از اینکه همت بالایی در میان استادان و مسئولان فرهنگی کشور وجود دارد که از مقام و شخصیت حکیمی چون شیخ شهاب الدین سهروردی تقدیر شود جای بسی خوشحالی و افتخار است. سهروردی از جمله فلاسفه مهم و تاثیرگذاری ست که جامع، عرفان، فلسفه و تصوف بود و اندیشه عمیق و رفیع خود را در ایران و اسلام بسط و گسترش داد.
ایرادات فرزندان شهاب الدین سهروردی در ادامه این جلسه محمد بقایی ماکان به عنوان اولین سخنران این جلسه به ایراد سخن پرداخت. او گفت: هرچه بیشتر در سهروردی و اندیشه او غور کردم به این نتیجه رسیدم که ما به عنوان فرزندان سهروردی ایرادات فراوانی داریم و دراین باره با همین عنوان مقالهای هم به رشته تحریر درآوردهام. این مقاله بعدها به رسالهای تبدیل شد، چون به واقع تعداد این ایرادات به مرور بیشتر و بیشتر میشود. اوادامه داد: ما ایرانیان و اهل فرهنگ تاکنون نتوانستهایم یک اثر جهانی همانند آثار سهروردی را پدید آوریم و بسیاری از کارهای ما تکراری و البته غیرجهانی است. ایران سرزمینی است آکنده از اندیشهها که ما به عنوان فرزندان سهروردی قدر این اندیشهها را نمیدانیم. بقائی ماکان افزود: جایی در جهان همانند ایران نیست که تا این سطح حاوی تنوع فرهنگ و اندیشه باشد، البته سهروردی به این مهم توجه داشت و نتیجهای که برای ما داشت این بودکه: ای ایرانیان قدر اندیشههای برآمده از این سرزمین را بدانید، زیرا فضل تقدم با شماست؛ درحقیقت ما اولین مردمی بودیم که سخنهای تازهای داشتیم، بنابراین فرزندان خلف سهروردی هستیم.
این استاد دانشگاه درادامه گفت: یکی از مهمترین ایرادات ما به عنوان فرزندان سهروردی این است که به نظریه پردازی نمیپردازیم؛ تنها فیلسوفی که در تاریخ فلسفه ایران دارای دستگاه فلسفی است، سهروردی است و فقط اوست که چنین دستگاهی دارد و لذا درباره بسیاری از مسائل اظهار نظر کرده که شامل حوزههای مختلفی است و اینکه بیان کردم او دارای دستگاه فلسفی است، نشاندهنده توجه او به بحث نظریه پردازی است.
سهروردی در جهان غرب سخنران بعدی این نشست حسن سید عرب بود. او در ابتدای سخنان خود گفت: سخن بنده درباره جایگاه سهروردی در جهان غرب است. امروزه در غرب، ماهیت فلسفه اسلامی به عنوان یک موضوع فکری پذیرفته شده و نقش مهم سهروردی هم در این زمینه قابل توجه است و محققین غربی با بررسی اندیشه و آثار بزرگانی چون سهروردی به این جمعبندی رسیدهاند که سهم عمدهای از فضای تفکری جهان متعلق به ایران و اسلام است و تا امروز هم این مسئله تداوم دارد. او ادامه داد: نخستین کسی که در غرب آثار سهروردی را مورد بررسی و مداقه قرار داده «ماکس هورتن» آلمانی است و کتابی درباره سهروردی به آلمانی نوشته است که هنوز ترجمه نشده؛ او دراین اثر ضمن ارائه گزارشی از آرای سهروردی تعلیقه او بربه شرح قطب الدین شیرازی بر حکمت الاشراق را ترجمه به آلمانی و شرح کرده است. سیدعرب ادامه داد: اما «هلموت ریتر» مستشرق آلمانی، دیگر چهرهای است که اولین کتابشناسی سهروردی را به زبان انگلیسی تالیف کرده است. تا قبل از او ما فهرستی جز فهرست «شهرزوری» نداشتیم؛ ریتر درحقیقت از عهد سهروردی به بعد هم هرآنچه درباره او نوشته شده بود را در کتاب خود آورده است و این نکتهای مهم در اهمیت کتاب اوست و محققان مختلف همواره از این اثر او استفاده کرده و میکنند. او در پایان سخنان خود با اشاره به فعالیتهای علمی هانری کربن، فیلسوف فرانسوی گفت: «کربن» مهمترین شخصیتی است که به سهروردی توجه کرده است، او درباره شیخ شهاب الدین سهروردی میگوید که این فیلسوف تلاش کرده تا بین اندیشههای نوافلاطونیان، معارف زرتشتی و اندیشه افلاطون یک پیوند وثیقی برقرار کند.
سهروردی؛ محیی حکمت ایران باستان در ادامه این نشست، منوچهر صدوقی سها به ایراد سخن پرداخت. او گفت: یکی از جهات مهم درباره سهروردی این است که او محیی حکمت ایران باستان است. اما کمتر توجه میشود که در ایران چرا حکمت وجود داشته و چگونه این حکمت به شهاب الدین سهروردی رسیده است. او در ادامه افزود: برای من مسجل شده است که در ایران باستان قطعا فلسفه و عرفان وجودداشته، بنابراین هم حکیم و هم عارف هم وجودداشته است.دلیل من هم اعمال روش پدیدارشناسی است؛ درایران قبل اسلام ابنیه عجیب و غریب و مختلفی وجوددارد، از طرف دیگر موسیقی و معماری وجوددارد که اینها ازفروع ریاضیاتاند و ریاضیات هم اقسام فلسفه است، پس چطور میشود که فلسفه کلی وجودنداشته باشد، اما ریاضایات وجودداشته باشد.این برای ما اثبات میکند که درآن ایام قطعا دستگاه معرفتی وجودداشته است. صدوقی سها ادامه داد: آیا میتوان ارتباط معقولی متفکرین و دانشمندان را باهم قطع کرد؟ تحقیقا این امر ناشدنی است، لذا اگر ما ابن سینا نداشته باشیم به طریق اولی شیخ اشراق را نخواهیم داشت و اگر سهروردی را نداشته باشیم، قطعا ملاصدرا را نخواهیم داشت.ما توانستهایم نحوه اتصال سهروردی به ابن سینا را کشف کنیم؛ برترین استاد فلسفه شیخ اشراق در مراغه، مجدالدین گیلی است و اوشاگرد محمدبن یحیی است که در نیشابور شهید شده است، او خود شاگرد غزالی است،غزالی شاگرد عمر خیام، اوشاگرد بهمنیار و او شاگرد ابن سینا است. اودرپایان گفت: از کلمات شیخ برمیاید که از دوطریق معارف ایران باستان به او رسیده است: آنچه او در شهر «شیز» از علمای زرتشتی استفاده کرده است.همچنین طی تحقیقات تاریخی دقیق مشخص میشود که واسطه انتقال بخش عمدهای ازمعارف ایران باستان به شیخ اشراق، صوفیه خراسان بودهاند.
«تناسخ» دراندیشه سهروردی درادامه این برنامه سیما سادات نوربخش سخنرانی کرد و گفت: در اندیشه سهروردی بحث تناسخ به عنوان یک موضوع تخصصی مطرح است و بنده درباره این مسئله توضیحات کوتاهی را ارائه خواهم کرد. اوافزود: تناسخ در کلام، فلسفه و عرفان مطرح شده و درحقیقت به معنای انتقال روح از یک بدن به بدن دیگری است و ۴ حالت برای آن نقل شده، از جمله انتقال روح انسان به انسان دیگر،یا به جسم حیوان،یا به جسم گیاهی ویا انتقال به جماد؛ البته این سیر نزولی برای تناسخ است و سیر صعودی هم میتوان برای آن درنظر گرفت، یعنی اینکه روح انسان به فرشتگان و اجرام آسمانی تبدیل شود.این سنت دربسیاری از کشورهای شرق آسیا حضور داشته و البته درادامه به جهان اسلام هم رسیده وموضع گیری های مختلفی هم درباره آن صورت گرفته است. نوربخش در ادامه گفت: ابن سینا این مسئله را به صراحت رد می کند و نمی پذیرد؛ سهروردی هم در آثاری مثل «کلمه التصوف» ادله ای مشابه با ابن سینا را مطرح کرده و «تناسخ» را رد می کند. اما درحکمت الاشراق این مسئله را به شکل دیگری مطرح کرده وتقسیم بندی جدید درباره افراد، پس از مرگ دارد. او در پایان گفت: بنا بر قول سهروردی، روح افراد شقی به مثل معلقه ظلمانی باز میگردند و در نقد قائلان به تناسخ بیان میکند که ادله آنها، چه حق باشد و چه باطل، مجموعه ادله وارد شده ضعیف است و این باعث شد تا عدهای بر آن باشند که سهروردی به تناسخ توجه یا گرایش داشته است؛ اما ملاصدرا دراین زمینه قائل به تاویل بوده و انتساب مطلق این مسئله به سهروردی را نمی پذیرد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.
[…] گزارش روز دوم-۲ […]