نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و رادیو فرهنگ، آئین بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی حکیم و عارف برجسته ایرانی با حضور جمعی از استادان و پژوهشگران اندیشه سهروردی و حکمت اشراقی، یکشنبه دوم مردادماه ۱۴۰۱ در فرهنگسرای شیخ اشراق شهر زنجان برگزار شد. […]
به همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و رادیو فرهنگ، آئین بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی حکیم و عارف برجسته ایرانی با حضور جمعی از استادان و پژوهشگران اندیشه سهروردی و حکمت اشراقی، یکشنبه دوم مردادماه ۱۴۰۱ در فرهنگسرای شیخ اشراق شهر زنجان برگزار شد.
حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در این برنامه گفت: معمولا گفته می شود که شیخ اشراق مُجدد و مُحیی حکمت خسروانی است. اینکه سهروردی در برخی از آثار خود می گوید که من محیی حکمت خسروانی ام فوق العاده مهم است اما در جای دیگر برای اثبات آن، ارجاع و منبعی ارائه نمی دهد. حال این مسئله چگونه قابل اثبات است؟ از یک طرف نمی توان سهرودی را مبالغه گر دانست چرا که او آنچه بیان می کند را، داشته و دانسته است. او لمعاتی داشته که البته در آثارش ظهوری ندارند؛ لذا صرف ادعای او مُثبِت این ادعا نیست. البته اینکه ما از بزرگانمان تجلیل می کنیم؛ حقیقت این اقدام به تنویر و تبیین آثار و اندیشه های آن هاست. او اضافه کرد: والد و امام حکما در نزد سهروردی، هرمس و افلاطون اند. ما حکمت افلاطون را حکمت ایرانی می دانیم و از مسیر او حکمت ایرانی بیشتر قابل شناسایی است. این که سهروردی، افلاطون را امام الحکما می داند الزاما به این معنی نیست که از مسیر او با فرهنگ ایرانی آشنا شده باشد. افلاطون بحثی درباب حکومت در یکی از آثار خود دارد که در آن، فرهنگ سیاسی ایران را بی نظیر می داند. با این وصف آیا ارتباط سهروردی با فرهنگ ایرانیان از طریق افلاطون بوده است؟ البته باید توجه داشت که ترجمه اوستا در آکادمیای آتن موجود بوده و دو تن از شاگردان افلاطون نیز زرتشتی بوده اند. استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنان خود گفت: فلاسفه پیشاسقراطی من جمله هراکلیتس ماده المواد عالم را «آتش» میدانستند و متفکران غربی بیان میکنند که دو نکته در اندیشه هراکلیتس یعنی «لوگوس» با «اشه» در دیانت زرتشتی و «نور- آتش» با تفکر نوری ایران باستان قابل تطبیق است. لذا بحث یونان و ایران که بازتابش بیشتر در آراء افلاطون است فوق العاده جدی است.این ارتباط غیرقابل انکار است! نه به ادعای ما که بنابر اسناد معتبر تاریخی و علمی . بلخاری افزود:کاپلستون در تاریخ فلسفه خود بیان می کند که افلاطون یک فیثاغوری تمام عیار است. فیثاغورس حدود ۵۳۰ پیش از میلاد به دنیا آمده است و پس پایان تحصیل و مطالعاتش در یونان به توصیه یکی از استادانش مبنی بر این که یونان دیگر آورده ای برای او نخواهد داشت راهی «مصر» می شود و از آنجا به بین النهرین و در حقیقت به ایران بزرگ آن زمان می رود و در اینجاست که او را به «زاراتاس» حکیم بزرگ زرتشتی ارجاع می دهند. اوادامه داد: فیثاغورس در بین النهرین ریاضیات مقدس و حکمت ایرانیان را می آموزد و هنگامی که دوباره به یونان باز می گردد، تردیدی نیست که مبانی حکمتش ایرانی بوده است. فیثاغورس بسیار بر جان و جهان افلاطون موثر بوده و به تعبیر کاپلستون، افلاطون یک فیثاغوری تمام عیار بوده است. در اهمیت افلاطون هم همین بس که «آلفرد نورث وایتهد» فیلسوف و ریاضیدان بزرگ انگلیسی بیان می کند که در تمامی قرون گذشته درجهان اندیشه و حکمت هرچه نوشته شده است، پاورقی بر فلسفه افلاطون است. بلخاری دربخش دیگری از سخنان خود گفت: افلاطون درپایان کتاب جمهور با نقل داستانی شگرف و خواندنی می گوید: در پایان یکی از جنگ ها، هنگامی که کشته شدگان سپاه را جمع می کردند تا اجساد آن ها به خاک سپرده شود؛ در روز هفتم مرگ این افراد، جهان پس از مرگ آن ها را شرح می دهد که برخی از فقرات این روایت همانند آن است که در کتاب سیاحت غرب آقا نجفی قوچانی آمده است. در این داستان به صراحت افلاطون از اصحاب الیمین و اصحاب الشمال سخن به میان می آورد. با خواندن این روایت، گویی شما یک کتاب شرعیِ مقدس را می خوانید؛ حال آنکه پیش از افلاطون در یونان چنین روایتی وجود ندارد. اینکه افلاطون عالم مُثل و جهان سایه ها را بیان می کند، همه جنبه ایرانی دارند. اما ممکن است سوال شود که او اتفاقات جهان پس از مرگ را از کجا اخذ کرده و بیان نموده است! به نظر می رسد که او این امور را از اندیشه و آئین زرتشتی (کتاب هادخت نسک) اخذ کرده باشده چنانکه قبلا عرض کردم ترجمه اوستا در آکادمیای یونان موجود بوده و دوتن از شاگردان خاص او نیز زرتشتی بوده اند. استاد دانشگاه تهران درپایان سخنان خود گفت: باهمه آنچه که بیان کردم آشنایی سهروردی با حکمت خسروانی محتمل از مسیر افلاطون بوده است. از اینرو با استناد به این نکاتی که عرض کردم ما موظفیم که به ابهامات مطروحه درباره شیخ اشراق پاسخ بگوئیم و ضروری است که اندیشه های ناب او را به درستی تبیین نمائیم. گفتنی است پیش از سخنرانی رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی امرالله حسنی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان زنجان، یحیی جهانگیری سهروردی نماینده سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سحر کاوندی دانشیار فلسفه دانشگاه زنجان و سید محمد الحسینی استاد و پژوهشگر زبان شناسی توحیدی به ایراد سخن پرداختند.