در نخستین روز همایش ملی «بزرگداشت حکیم نظامی شاعر بزرگ ایرانی» در فضای مجازی مطرح شد:

از «اسرار عشق» در شعر نظامی تا معرفی «خمسه سرایان» عراق عجم و رواج اشعار او در هند

همایش ملی «بزرگداشت حکیم نظامی شاعر بزرگ ایرانی» به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، روزهای شنبه و یکشنبه، ‏‏۲۱ و ۲۲ اسفندماه ۱۴۰۰، هر روز در دو نوبت صبح و عصر در فضای مجازی برگزار شد. ‏ در بخش اول نخستین روز این برنامه که پس از مراسم افتتاحیه از ساعت ۱۳:۰۰ در فضای […]

همایش ملی «بزرگداشت حکیم نظامی شاعر بزرگ ایرانی» به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، روزهای شنبه و یکشنبه، ‏‏۲۱ و ۲۲ اسفندماه ۱۴۰۰، هر روز در دو نوبت صبح و عصر در فضای مجازی برگزار شد. ‏
در بخش اول نخستین روز این برنامه که پس از مراسم افتتاحیه از ساعت ۱۳:۰۰ در فضای مجازی برگزار شد، مهدی نوریان ‏استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، مهدی محبتی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان، شریف حسین ‏قاسمی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دهلی، زینب نوروزی دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند و سیاوش ‏حق‌جو دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران سخنرانی کردند.‏
همچنین در بخش دوم که از ساعت ۱۷:۰۰ آغاز شد، فرزاد بالو دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران، مجید بهره‌ ور ‏دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج، ابوالکلام سرکار استاد و رئیس سابق گروه زبان‎ ‎و ادبیات فارسی دانشگاه داکا ‏بنگلادش، مریم صالحی‌‌نیا استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد و عباس واعظ‌زاده استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی ‏دانشگاه بیرجند به ایراد سخن پرداختند.‏
درادامه گزیده ای از مهمترین بخش های سخنرانی استادان حاضر در این برنامه را می خوانید: ‏

خسرو و شیرین؛ ظرفی برای بیان اسرار عشق
مهدی نوریان استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
‏ نظامی در سرآغاز منظومه خسرو و شیرین می گوید:‏

خداوندا در توفیق بگشای
نظامی را ره تحقیق بنمای ‏

او از خداوند توفیق طلب می کند که ره تحقیق را به او نشان دهد. ذکر این نکته ضروری است که «تحقیق» در روزگار ما ‏معنی و مفهوم متفاوتی با آنچه که نظامی مطرح کرده است، دارد. نظامی «تحقیق» را در معنای سیر وسلوک عارفانه و ‏جستجوی حقیقت محض بیان کرده است. البته این معنی در متون گذشته و قدیم ما و نزد دیگر شاعران نیز به چشم می ‏خورد. به عنوان نمونه سعدی و خاقانی شروانی به این مهم اشاره دارند.‏
خاقانی شروانی شاعری است که اتفاقا ارتباط نزدیکی هم با حکیم نظامی داشته است. او در ابیاتی از دیوان خود ‏درباره«عنصری» اینگونه می گوید:‏

جز ار طرز مدح و طراز غزل
نکردی ز طبع امتحان عنصری
شناسند افاضل که چون من نبود
به مدح و غزل درفشان عنصری…‏
‏…نه تحقیق گفت و نه وعظ و نه زهد
که حرفی ندانست از آن عنصری

منظور «خاقانی» این است که «عنصری» از عرفان سخنی نگفته است و در شعر او از مسائل عرفانی خبری نیست.‏
‏ نظامی می گوید:‏

دلی ده کو یقینت را بشاید
زبانی کافرینت را سراید

او از خداوند می خواهد که دلی به او بدهد که شایسته یقین باشد و زبانی که ستایش حق کند و سپس شروع می کند به سرودن داستان ‏خسرو و شیرین. نکته مهم این است که نظامی در مخزن الاسرار از ریاضت و سلوک و چله نشینی سخن گفته بود اما درخسروشیرین از ‏‏«عشق» سخن به میان می آورد. در حقیقت او از خسروشیرین به عنوان ظرفی استفاده می کند که اسرار و فراز و نشیب های «عشق» را ‏در آن بریزد تا به خوبی بتواند این اسرار را شرح و توصیف کند.‏

شاهکار نظامی در روایت ها

مهدی محبتی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه زنجان
‏ اگر پنج گنج نظامی را به مثابه یک منحنی معنادار در نظر بگیریم ؛ نقطه آغاز آن مخزن الاسرار است که با خسرو و شیرین و لیلی و ‏مجنون بر می آید و فراتر می رود و در هفت پیکر به نقطه اوج و کمال هنری و روایی خود می رسد و درپی آن فروتر می شود و در ‏اسکندرنامه به پایان می رسد.‏
مخزن الاسرار نه کلان قصه روایی دارد و نه مادر طرحی منسجم و اسکندرنامه هم اگر چه کلان روایتی ظاهری دارد و بر مبنای ‏شخصیت اسکندر شکل می گیرد؛ اما از مادر طرحی منسجم و ساختارمند تهی است.‏
اوج کمال هنرِ روایی نظامی در سه منظومه غنایی رخ می نماید و شگفت آن است که هر چه نظامی، عمق و استحکام کارش بیشتر می ‏شود ؛ حضور و ظهور عنصر زن در متن روایت ها آشکارتر می گردد. در خسرو و شیرین اگر چه مریم و شکر و گردیه و شیرین ‏و…هستند اما نقش اصلی از آن خسرو است و در لیلی و مجنون هم از آن مجنون، هرچند شیرین در تحول جوهری مردی کام پیشه به ‏نام خسرو، نقشی اساسی دارد و در نهایت مرد و فردی دیگر از او بر می سازد که باید در جای خود بدان پرداخت چنان که لیلی ، ‏مجنون را در سلوک مراتب عشق دگرگون می سازد. با همه این احوال ، نقش اصلی زن در هفت پیکر نظامی حقیقت خود را می نماید ‏که هفت دختر از هفت کشور در جریان دگردیسی پرمعنایی بهرام شکارچیِ شراب دوست را از طریق روایت های منحصر به فرد خود ‏چنان دگرگون می سازند که شهرزاد قصه گو خلیفه خون ریز بغداد را.‏
این تحول ، بهرام گور را چنان دگرگون می نماید که بنیاد ذهن و شخصیت و آموزه هایش را به کلی به هم می ریزد و برای نخستین بار ‏تصویری زنانه از خداوند در ژرفای جان بهرام جوانه می زند و جهان و جامعه و انسان را به گونه ای دیگر می بیند؛ چیزی که در فرهنگ ‏و ادب ما به کلی بی سابقه بوده است و گویا هنوز هم هست. واین شاهکار اصلی نظامی در این روایت ها است. ‏

جایگاه و اهمیت نظامی در هند
شریف حسین قاسمی استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه دهلی
‎ ‎بیش از یک دهه پیش فهرست نسخ خطی و چاپی آثار نظامی را در هند آماده کرده بودم. این فهرست را مرکز بین المللی میکروفیلم ‏نور در خانه فرهنگی ایران در دهلی مجدداً چاپ کرده که چند روز پیش از آن رونمایی گردید. این کاری است که برای اولین بار در ‏هندوستان انجام شده است. ‏
نظامی در هند از دیر زمان برای سرایش پنج گنج یا خمسه خود معروف و مورد توجه صاحبان ذوق و علاقه مندان به زبان و ادب فارسی ‏است . اهمیت این مثنوی ها تا آنجاست که نظامی، خود این مجموعه مثنوی را «گنجینه» خوانده است. یک صد سال بعد از وفات ‏نظامی، امیر خسرو دهلوی هم خمسه ای را در استقبال نظامی سروده است که به قول جامی- که خود خمسه سرای زبردستی است؛ ‏بهتر از خمسه های دیگران است. ‏
من کتاب فهرست آثار نظامی را با مطالعه و تحقیق در ۲۷ کتابخانه در سراسر هند آماده نمودم که در نتیجه، ۲۹۲ نسخه خطی آثار ‏نظامی را پیدا کرده و فهرست کردم. همه مثنوی های نظامی در هند مضبوط و برخی از آنها نزدیک به حیات خود نظامی استنساخ ‏شده‌اند که برای علاقمندان به تحقیق در آثار این حکیم، ارزش زیادی دارند البته بعضی از این آثار هم مصور اند.‏
‏.به عنوان نمونه نسخه اسکندرنامه نظامی در هند مضبوط است. و شخصی به نام غلامحسین در قرن ۱۸ میلادی این اثر را با نام فتوحات ‏سکندری به نثر خلاصه کرده است. عرفای هندی هم آثار نظامی را با علاقه می خوانده اند و ابیات و اشعار او را در مجالس خود نقل ‏می‌کردند.‏
در قرن ۱۹ میلادی که انگلیسی ها در هند تسلط داشتند، در محل ساختمان پادشاهی خود و در تالار شاهانه ای که ساخته بودند- که ‏امروز ساختمان ریاست جمهوری هند است؛ اشعاری از شعرای فارسی زبان به شکل کتیبه در دیوارهای آن ها نقش بسته بود که بیشتر ‏آن اشعار از آن نظامی است. یعنی یکصد سال پس از مرگ نظامی تا قرن نوزدهم، اشعار او در هند رواج و رونق داشته و هنوز هم دارد.‏

انسان آرمانی در شعر نظامی
زینب نوروزی دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
‎‎حکیم نظامی با حکمت ، معرفت و دانش عمیق خود تلاش کرده است تا آثاری را خلق کند که سعادت و خوشبختی فارسی‌زبانان را ‏تأمین نماید؛ البته بر اساس چهارستون و تلفیق چهارمفهوم: ایمان، خرد، آزادی و عشق که در تمام داستان ها و آثار او این مفاهیم موج ‏می‌زنند. او با زبان شیرین ، بیانی دل انگیز ، تصاویری خیال انگیز و واژگانی آهنگین، این مفاهیم را تنظیم کرده و به آنها پرداخته است. ‏
حتماً با مطالعه اشعار نظامی از انبوه اطلاعات او و از دایره وسیع آگاهی هایش شگفت‌زده می‌شوید! این آگاهی محصول تلاش خستگی ‏ناپذیر این حکیم است که از خردسالی به مطالعه قرآن، حدیث، فقه، تفسیر، کلام و فلسفه پرداخته و البته از اسطوره ، تاریخ ، فولکلور و ‏نجوم هم اطلاعات قابل توجهی داشته است. ‏
نظامی در تمام لحظات عمر خود یا شعر می سروده و یا مطالعه می کرده است. او خود می گوید:‏

به بازی نبردم جهان را به سر
که شغلی دگر بود جز خواب و خور
نخفتم شبی شاد بر بستری
که نگشادم آن شب ز دانش دری ‏

در حقیقت محصول این تلاش نظامی، اشعاری است که با پشتوانه عظیم فکری سروده است که می تواند به غنای فرهنگ ما بسیار ‏کمک کند. چون شعر بدون پشتوانه، مانند اسکناس بدون پشتوانه است که موجب تورم اقتصادی خواهد شد. از این رو شعر نظامی، ‏شعری است که پشتوانه دارد و نشانگر غنای فرهنگی ما است. ‏
خمسه نظامی آیینه تمام نمای شخصیتی است که در آن تلاش کرده است تا عشق، زهد و اخلاق را نمایان کند. او در این اثر شگرف ‏شخصیت‌های جدیدی را آفریده است که قبلاً در تاریخ آمده اند ولی نه به این شکل که نظامی آنها را ترسیم کرده است. مثلاً آنچه که ‏درباره خسروپرویز در تاریخ آمده است با آنچه که نظامی آن را ساخته و پرداخته، کاملاً متفاوت است. یعنی خسروپرویز، مثل یک انسان ‏معمولی تمام خطاها و لغزش ها را مرتکب می شود اما در نهایت راه درست زیستن را در کنار «شیرین» پیدا می کند. در حقیقت تلاش ‏نظامی در این منظومه و سایر آثار خود برآن است تا انسان آرمانی را برای ما به نمایش بگذارد.‏

«طرف وقوع» در شعر نظامی
سیاوش حق‌جو دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
بنده در این مجلس درباره اصطلاح «طرف وقوع» در شعر نظامی سخن خواهم گفت. خیلی طبیعی است که این اصطلاح است این گمان ‏را در ذهن ما برانگیزد که این همان «مکتب وقوع» است. «طرف وقوع» اصطلاحی است که نقادان سبک هندی به آن پرداخته اند و آن را ‏به این نام، نامگذاری کرده اند. آن ها درحقیقت جایی که اشعار یکدیگر را مورد نقد و بررسی قرار می‌دادند، این اصطلاح را به کار می برده ‏اند. البته اصطلاح دیگری که بسیار شبیه به این اصطلاح است، «صورت وقوع» است.‏
این «طرفیت» و این «صورت»، حاکی از تأمل، دقت و باریک بینی آن نقادان است. در سبک هندی ما با وفورِ صنعت و ابیاتی مواجه ‏هستیم که گاهی این وفور، سراسر یک غزل را هم در بر می‌گیرد و تمام ابیات، این ویژگی، یعنی«طرف وقوع» را دارا اند. این امر به ‏خصوص در شعر «صائب» کاملا آشکار است. این مسئله در سبک هندی آنقدر تکرار شده که می‌ توان گفت یکی از شاخصه‌های این ‏سبک است. و چیزی کمتر از عنصر «نازک خیالی» در این سبک ندارد؛ اینکه گفته می شود در سبک هندی «نازک خیالی» حضور ‏پررنگی دارد تا حد زیادی به «طرف وقوع» باز می گردد. «طرف وقوع» از شعر دوره سامانی و سبک خراسانی تا شعر نو در جریان است.‏
اما به نکته ای درباب «طرف وقوع» در شعر نظامی توجه فرمایید. نظامی می گوید:‏

کلید رای فتح آمد پدید است
که رای آهنین زرین کلید است

در اینجا پدید بودن دندان برای کلید، «طرف وقوع» دارد. اما«مکتب وقوع» نیست و نمی خواهد یک واقعیت برهنه و بی تصویر را به ما ‏بدهد. او این تخیل و تصویر را به میان می آورد: این کلید، که «دندانه» دارد، گویی «دندان» دارد. حال«کلید رای فتح آمد پدید است» به ‏چه معناست: آیادر کلید «دندان» وجود دارد؟ خیر! «دندانه» است و صورتی از واقعیت را دارد. تحلیل این قضیه را باید از استعاره ای که ‏مجاور استعاره «مکنیه» است بخواهیم.در اینجا، دو حالت وجود دارد: یا «مستعار» برای «مستعار له» مابه ازا دارد یا دارای «تخیل» است ‏و مابه ازایی ندارد. با توجه به این مسئله، در این بیت نظامی، سخن از استعاره «مکنیه تحقیقیه» است که در آن کنایه «دندان پدید ‏بودن» برای «فتح» یا «کلید»، «مستعار» قرارگرفته است. نظامی بر اساس «طرف وقوع»، در حقیقت صورت و کنایه ای را به «کلید» ‏نسبت می دهد که در عالم واقع نیز، طرفیتی برای آن وجود دارد.‏

تأملی در نبوغ نظامی
فرزاد بالو دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران‎ ‎
تردیدی نیست که نظامی در کنار حافظ، مولانا، سعدی و فردوسی از فحول شعر فارسی به حساب می آید. اگر بخواهیم به زبان کانتی ‏سخن بگوییم، نظامی از نوابغ شعری ما محسوب می شود.کانت در نقد قوه حکم یعنی در نقد سوم خودش که راجع به امر زیبا و امر والا ‏سخن می گوید، بخشی از کلام خود را به ویژگی های نبوغ و نابغه اختصاص می‌دهد و میان هنر زیبا و هنر مکانیکی نیز تفکیک ‏قائل می‌شود.از نظر کانت، هنر مکانیکی حاصل تلاش و کوشش تعلیمی است، اما هنر زیبا حاصل جوشش است.‏‎ ‎در نگاه کانت، این گونه ‏نیست که نابغه از میراث و تجربه گذشتگان منفک باشد. در واقع از قواعد و هنجارهای گذشتگان کمک می گیرد برای اینکه طرح تازه‌ای ‏بیافکند. این نکته را به این دلیل عرض کردم که وقتی در مورد نظامی حرف میزنیم، به این بیت باید توجه کنیم که می گوید:‏

آنچه دلم گفت بگو گفته‌ام
‏ شعبده تازه برانگیختم‎ ‎

این بیت را به عنوان یک شاهد مدعا می‌آورند که نظامی بر این اساس، هر آنچه که در حوزه شعری آفریده است همه آنها حاصل نوآوری ‏و نبوغ است. یعنی اگرچه تحت تأثیر سنت گذشتگان است، اما در آن حد متوقف نشده و از موضوع، قواعد و هنجارهای موجود فراتر ‏رفته است. کاری که مولانای بزرگ انجام می‌دهد و علیرغم اینکه وزن و قافیه را برای خودش به مثابه تعین هایی می بیند، باز در همان ‏وزن و قافیه های متعارف، دست به آفرینش های تازه ای می زند و اوزان تازه ای را خلق می کند که تا پیش از او مسبوق به سابقه ‏نبوده است.در مورد نظامی هم مسئله به همین صورت است.‏‎ ‎
کانت وقتی درباره ویژگی‌های نبوغ و نابغه سخن می گوید، نبوغ را یک امر فطری می داند که طبیعت آن را به نابغه می‌بخشد اما اگر در ‏اصل واژه دقیق شویم، به نوعی ناظر به روح هدایت کننده و پاس دارنده شخص است که از بدو تولد به او عطا می‌شود و درحقیقت ‏ایده‌های اصلی که نابغه مطرح می‌کند، محصول الهام هایی است که به او شده است.‏‎ ‎
اما اگر بخواهیم درباره نظامی و نبوغ خدادادی او سخن بگوییم، باید به بیتی از ابیات او اشاره کنیم.چرا که برخی از ابیات او ناظر به ‏قدرت نبوغی است که در نهاد، وجود و جان او تعبیه شده اند. آنجا که می گوید:‏

دل هرکرا کو سخن گستر است
سروشی سراینده یاریگر است‎ ‎

این بیت اشاره دارد به موقعیت فطری ای که کانت از آن یاد می کند که آن را طبیعت به نابغه عطا می کند.‏
درپایان ضروری است که دوباره تأکید کنیم، «نظامی» شاعر مقلد نیست و درکنار برخوردار بودن از میراث گذشتگان، خود، قواعد و ‏هنجارهای تازه ای را می آفریند.‏

نظامی و شرق شناسان روسی و چکی
مجید بهره‌ ور دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه یاسوج
به عنوان کارگزاران و پژوهشگران در سرزمین دارنده آثار و مفاخری چون حکیم نظامی که غالباً به مثابه اُبژه در پژوهش های شرقیِ ‏دیگران دیده می شویم، بهتر است از تکرار و انباشت بسیاری از آن پژوهش ها در نشست ها و مجموعه هایی این چنینی بپرهیزیم. به ‏ویژه با مهاجرت، چندزبان گونگی نیز جهانی شدن و همپوشانی فرهنگیِ اخیر، دیگر زمان آن فرارسیده است تا کلی گویی درباره کارنامه ‏شرق شناسی فرد یا کشوری را به کناری گذاشته، به دور از کیشِ شخصیت یا صلاحدیدهای همجواری با نظری انتقادی-دانشی و برنامه ‏بلند فرهنگی در بازنمایی های میراث حکیم نظامی در این سو و آن سوی مرزها بیاندیشم و بسنجیم که ابتدا با خود چه می کنیم و ‏سپس با دیگری در چه موضعی هستیم. ‏
یکی از موضوعات مهم درباره حکیم نظامی، انگیزه های شرق شناسان روسی و چکی به اوست تا انگیزه های سیاسی، دانشگاهی ، ‏فرهنگی و زیباشناختی آن ها در برخورد با شعر و به طور کل میراث حکیم نظامی، روشن گردد. برای نمونه، باید به فشارهای سیاسی ‏حاکم بر شرق-شناسی چون یِوگِنی برتِلس (۱۸۹۰-۱۹۵۷) از سوی یوزف استالین برای تدوین اثری که تعلق نظامی را بخشی از قفقاز ‏جنوبی (بعداً دولت سوسیالیست آذربایجان) تبیین کند و سپس به نظامی پژوهیِ یان ریپکا (۱۸۸۶-۱۹۶۸) همزمان در چکسلواکی در ‏دوران توماش ماساریک اشاره کرد. همچنین دیگر سرزمین اسلاوی با نیازهای منطقه ای و فرهنگی نسبتاً متفاوت که در آن، حاصل ‏تصحیح، ترجمه و تحقیقات پژوهشگرِ اخیر به پذیرش نظامی در شعر، هنر و دانش ادبی چک انجامید. ‏
‏ همچنین در این بحث، سخنان و نوشته های نظریه پرداز ادبی چک، «یان موکاروفسکی درباره نظامی» برای نمونه ای از عمق ادبی، ‏هنری و علمی چنان ارتباط بینافرهنگی – به میانجی گری «نظامی» و «ریپکا» بسیار مهم و قابل توجه است.‏

نظامی و آثار او در بنگلادش
ابوالکلام سرکار استاد و رئیس سابق گروه زبان ادبیات فارسی دانشگاه داکا بنگلادش ‏
نظامی در بنگلادش جایگاه ویژه‌ای دارد؛ ایران و بنگلادش دو کشور همسایه نیستند و با این که این سرزمین، با ایران فاصله جغرافیایی ‏بسیاری دارد ولی هیچگاه عوالم روحی و معنوی دو کشور، تحت تأثیر فاصله ظاهری آن ها نبوده است. مردم بنگلادش از زمان قدیم با ‏فرهنگ و تمدن ایران روابط ویژه ای داشته اند. همچنین زبان و ادبیات فارسی تقریباً ازسال ۱۲۰۴ میلادی در سرزمین بنگال به عنوان ‏زبان رسمی رایج بوده است و بر کسی پوشیده نیست که در این مدت طولانی، درباره زبان و ادبیات فارسی به خصوص شاعران کلاسیک ‏ایرانی در بنگلادش مطالعات بسیاری انجام شده است. ‏
از جمله شاعران کلاسیک ایرانی، «نظامی» است که در بنگلادش از دیرباز به جهت اثر مهم او، خمسه نظامی، معروف و مورد توجه ‏علاقمندان به زبان ادبیات فارسی است. درباره نظامی کارهای علمی مختلفی در بنگلادش انجام شده است: مثلاً درباره زندگی و آثار او ‏در این کشور پایا‌ن نامه‌های مختلف و کتاب های گوناگونی نوشته شده و آثار مختلفی نیز ترجمه شده اند. مثلاً یک پایان نامه که به ‏زبان بنگالی نوشته شده، عنوان آن «نظامی‌گنجوی نابغه شعر و فلسفه عشق» است. این پایان نامه در دانشکده ادبیات و علوم انسانی ‏دانشگاه بنگلادش در مقطع دکتری دفاع شده ونویسنده آن آقای دکتر محمد عبدالله است. در این پایان نامه پنج باب وجود دارد که به ‏صورت خلاصه عبارتند از:‏
باب اول، اوضاع فرهنگی و اجتماعی روزگار نظامی گنجوی که شامل وضعیت های اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تربیتی دوران اوست. ‏باب دوم، به بیان زندگی نامه مختصر نظامی می‌پردازد، و باب سوم به بررسی آثار و شعر نظامی اختصاص دارد. همچنین در باب چهارم ‏نبوغ شعری نظامی مورد بررسی قرار گرفته و در باب پنجم این رساله نیز فلسفه عشق در اندیشه نظامی گنجوی بررسی شده است. ‏
نویسنده این رساله به زبان بنگالی، به طور کلی درباره زندگی، آثار و فلسفه عشق در شعر نظامی خیلی خوب و دقیق این موارد را بررسی ‏و بیان نموده است. ‏
همچنین یکی دیگر از استادان دانشگاه بنگلادش درباره تأثیر شعر فارسی و ادبیات بنگال در قرون وسطی پایان نامه ای نوشته است که ‏در این پایان نامه نیز نکات ارزنده ای درباره زندگی و آثار نظامی بیان شده است.‏
در کنار این آثار دانشگاهی، در دائرۀ المعارف های مختلفی که در بنگلادش به زیور طبع آراسته شده اند، مداخل مختلفی از سوی ‏نویسندگان ، به شعر و اندیشه نظامی اختصاص پیدا کرده است.‏

پاسخ به یک شبهه درباره نظامی
مریم صالحی‌‌نیا استاد ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد ‏
نظامی متهم به این است که تغییر راه و روش داده است به عبارتی در جوانی پیری کرده است و در پیری جوانی! به عبارتی این شبهه ‏درباره او مطرح شده است که چرا در ابتدا منظومه تعلیمی سروده است و سپس به سراغ عاشقانه ها رفته است. ‏
پاسخ هایی که به این اشکالات در زمینه شعر نظامی می توان داد، متعددی است اما من در اینجا از یک جهت به این مسئله نگاه می ‏کنم: شعر نظامی در همه منظومه ها یک چیز است و هیچوقت تغییر روش و راه نداده است! کلامش همیشه یک چیز است اگرچه که او ‏شاعری است که تکرار را نمی پسندد و برای همین سخن خود را در یک لباس قرار نداده است!این را هم اضافه کنم که همیشه همدل و ‏همراه هستم با کلام زنده یاد استاد حسن وحید دستگردی که گفته‌اند: نظامی شاعری طبیعی است و همانگونه که زندگی کرده است ‏شعر سروده است! ‏
نظامی در دوره اول زندگی خود حال و هوای مخزن الاسرار را داشته و بعد در آشنایی با آفاق، چهره دیگری از زندگی به روی او گشوده ‏شده است… البته این نکته هم را عرض ‌کنم که نظامی حتی قبل از آشنایی با آفاق هم در مخزن الاسرار باعشق کاملاً آشنا بوده است ‏اما فقط معشوق آنچنانی را پیدا نکرده بوده است و تا قبل از این که آفاق را ببیند، آن را جستجو کرده، اوچنین چهره‌ای را می طلبیده ‏است. ‏
اگر بخواهیم به مخزن الاسرار و دیگر اشعار نظامی با رویکرد تحلیل محتوایی بنگریم، شاهد هستیم که کلید واژه هایی مدام در این ‏اشعار تکرار می شوند که یکی از آنها «عشق است» و در کنار آن، امید یکی از مهمترین کلید واژه های اشعار نظامی است.‏
نظامی از پس قرن ها مخاطب خود را فرا می خواند تا شعر او را بخواند و با او وارد گفت گو شود. دلیل این امر نیز در ویژگی های زمانه ‏او نهفته است؛ چنان که خود می گوید:‏

جهان بینم از میل جوینده پر
یکی سوی دریا یکی سوی در
نه بینم کسی را در این روزگار
که میلش بود سوی آموزگار
چو من بلبلی را بود ناگزیر
کز این گوش گیران شوم گوشه‌گیر

خمسه سرایان در ایران و عراق عجم
عباس واعظ‌زاده استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند ‏‎ ‎
حکیم نظامی گنجوی با سرودن پنج منظومه، معروف به خمسه نظامی نام خود را در ادبیات فارسی ماندگار کرده است. برخی از محققان ‏معتقدند که نظامی قصد اولیه‌ای برای سرودن این پنج منظومه و خلق مجموعه ای به نام خمسه را نداشته و بنابر موقعیت هایی که برای ‏او پیش آمده، این پنج منظومه را سروده و یکی پس از دیگری آنها را به اتمام رسانده است. لذا به طور اتفاقی، تعداد منظومه ها به «پنج» ‏رسیده و بعد از نظامی، با فاصله اندکی فاصله زمانی، این پنج منظومه را در مجموعه ای گردآورده اند و نام آنرا پنج گنج یا خمسه ‏گذاشته اند.‏‎ ‎حال چه نظامی قصدی برای این کار داشته و یا نداشته باشد، او پایه گذار سنتی و اصلیِ خمسه سرایی در ادبیات فارسی ‏است.‏‎ ‎
مقلدان نظامی را بعضی تا ۱۰۰۰ نفر رسانده اند که شاید عددی مبالغه‌آمیز باشد. اما برخی از ۷۷ ، ۱۱۳ یا ۱۴۳ شاعر به عنوان مقلد ‏نظامی نام برده اند؛ اما ما نمی توانیم همه این مقلدین را جزء خمسه سرایان بدانیم. چرا که «خمسه» به اصطلاح ما مجموعه‌ای از پنج ‏مثنوی است که با چینشی خاص و با نامی معمولاً واحد در مجموعه ای واحد گردآوری شده است و شاعر قصدی برای پیروی از خمسه ‏نظامی گنجوی داشته است.با این تعریفی که ارائه شد؛ تعداد خمسه سرایان در ادبیات فارسی به حدود ۶۰ نفر می‌رسد.‏
‏ خمسه نظامی در ایران و در دامنه نفوذ فرهنگی ایران یا به عبارتی ایران فرهنگی، پیروانی داشته است و سنت خمسه سرایی محدود به ‏ایران نبوده و به کشورهایی مثل هند و عثمانی هم از شرق و غرب گسترش پیدا کرده است و علاوه بر خمسه های فارسی، به زبان ‏ترکی و اردو هم خمسه هایی سروده شده است. ‏
ما در ایران شاهد مراکزی برای خمسه سرایی هستیم: یکی از آن مناطق آذربایجان است که علاوه بر نظامی، شاعران دیگر نیز در آن ‏منطقه به خمسه سرایی پرداخته اند. همچنین در خراسان، فارس وکرمان هم شاعرانی خمسه سروده اند. همچنین در منطقه عراق عجم ‏هم طبق تحقیق ما، ۱۰ شاعر خمسه سرا حضور دارندکه اسامی آن ها عبارتند از: مثالی کاشانی از شاعران دوره تیموری، ضمیری ‏اصفهانی، هدایت رازی،زلالی خوانساری،عتابی تکلو، شفایی اصفهانی، ملاکرمی و داوود اصفهانی، نامی اصفهانی، هدایت طبرستانی. این ‏شاعران بیشتر از اهالی شهرری، اصفهان ، کاشان و خوانسار اند.‏